صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

پنجشنبه ۰۴ خرداد ۱۴۰۲ - 25 May 2023
داستان بلند «ریاح» اثر جلال توکلی درباره نفوذ صهیونیست‌ها در فلسطین و چگونگی اشغال این سرزمین مقدس است.
کد خبر: ۹۲۴۳۱۱۵
|
۰۱ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۵:۰۶
به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از یزد، رمان «ریاح» نوشته جلال توکلی نویسنده یزدی به موضوع چگونگی نفوذ صهیونیست‌ها در سرزمین فلسطین و اشغال آن می‌پردازد و چهره واقعی و نقشه‌های شوم این رژیم غاصب را برملا می‌کند.

این کتاب پس از ۱۹ سال با یک بازنگری و ویرایش جدید در ۱۶۰ صفحه و قطع رقعی توسط انتشارات سوره مهر دوباره تجدید چاپ و به تازگی روانه بازار کتاب شده است.

داستان بلند «ریاح» در سال ۱۳۷۹ در جشنواره دوسالانه قلم زرین به‌عنوان اولین داستان بلند فارسی درباره سرزمین مقدس فلسطین مورد تقدیر قرار گرفت.

جلال توکلی در خصوص کتاب گفت: «ریاح» یک واژه قرآنی به معنی باد‌های بشارت‌دهنده رحمت الهی است (سوره اعراف، آیه ۵۷)، که در فضای دردناک و ناگوار داستان، سفیر امید و زندگی و بشارت‌دهنده پیروزی و مدد الهی است.

وی افزود: زمان داستان بین سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۱ میلادی اتفاق می‌افتد؛ در آن سال‌ها یهودیان در ظاهر به صورت مهاجر از دست نازی‌ها گریخته‌اند و در فلسطین که آن را «ارض موعود» می‌نامند، جویای کار هستند، اما به تدریج زمین‌های فلسطینی‌ها را به هر شکل ممکن تصاحب می‌کنند.

این مدرس داستان‌نویسی ادامه داد: اگرچه وقایع کلی داستان واقعی و با استناد به مدارک موجود نوشته شده، اما به صورت نمادین در داستان اصلی که در یک مزرعه اتفاق می‌افتد، انعکاس می‌یابد. در حقیقت، مزرعه مورد اشاره، نمادی از کشور فلسطین است و هر کدام از شخصیت‌های داستان، نماینده طیف خاصی از مردم آن کشور به شمار می‌روند.

نویسنده کتاب ریاح با اشاره به درخت زیتونی که در مزرعه وجود دارد و در مرکز داستان، سلسله حوادثی پیرامون آن به وجود می‌آید بیان کرد: این درخت، نمادی از تاریخ و فرهنگ غنی فلسطین است و اگر چه با دسیسه صهیونیست‌ها از ریشه کنده می‌شود و به جای آن یک دکل نگهبانی قرار داده می‌شود، ولی پس از سال‌ها مبارزه و مقاومت مردم مظلوم فلسطین، دوباره سر از خاک بیرون می‌آورد و جوانه می‌زند.

وی افزود: نکته جالب توجه ماجرا این است که سال‌ها پس از انتشار این رمان باخبر شدم واقعا چنین درخت زیتونی در فلسطین وجود دارد و به «مرد بادیه‌نشین» مشهور است. از آن‌جا که این درخت به نمادی از مقاومت مردم فلسطین تبدیل شده، صهیونیست‌ها بار‌ها به شیوه‌های مختلف سعی کرده‌اند آن را بخشکانند و از بین ببرند!

توکلی اظهار کرد: داستان از زبان نوجوانی به نام «اسماعیل» بازگو می‌شود که خاطرات آن سال‌هایش را نگاشته و قبل از شهادت در سن ۷۰ سالگی، دفترچه خاطراتش را به نویسنده‌ای ایرانی می‌دهد. این نویسنده نیز برای تحقیق درباره داستان به فلسطین رفته و زخمی شده است.

وی افزود: خاطرات اسماعیل با ورود مردی یهودی به نام «هرتزل» به همراه پسرش «تئودور» به مزرعه آن‌ها آغاز می‌شود که در مزرعه پدر مشغول به کار می‌شوند، اما ...

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «به اصرار پدر برای اینکه خالد از فکر مادر بیرون بیاید، دستش را گرفتم و به بهانه امتحان کردن فلاخنی که به تازگی ساخته‌ام، زدیم به تپه‌های دوردست، همان جا بود که آقای هرتزل و تئودور را در حالی دیدیم که مقابلشان، ردیفی از قوطی حلبی و بطری خالی چیده بودند و هر کدام به نوبت به طرف آن‌ها شلیک می‌کردند. آقای هرتزل، از هر سه چهار تا تیری که شلیک می‌کرد، یکی به هدف می‌زد، ولی تئودور... اسلحه را با دو تا دست می‌گرفت و بازوهایش را به جلو می‌کشید و پاهایش را هم از یکدیگر جدا می‌گذاشت؛ اما موقع کشیدن ماشه، چشم‌‎هایش را می‌بست، سرش را کمی به عقب خم می‌کرد، شانه‌هایش را بالا می‌داد، قوز می‌کرد و ...»

جلال توکلی متولد ۱۳۴۸ و کارشناس مرمت آثار تاریخی است. وی داستان‌نویسی را از سال ۱۳۶۳ زیر نظر استاد محمدرضا سرشار (رضا رهگذر) آغاز کرد و سپس در واحد ادبیات حوزه هنری زیر نظر سایر استادان مطرح این رشته به کسب تجربه پرداخت.

وی در جشنواره‌ها و رویداد‌های مختلف هنری و ادبی از جمله اولین و چهاردهمین جایزه قلم زرین به ترتیب برای کتاب‌های «ریاح» و «پایان یک نقش» مورد تقدیر قرار گرفته است.

رمان «حام» درباره ماهیت شیطانی و هویت اهریمنی ارتش ایالات متحده آمریکا از جمله آثار این نویسنده است که به همت واحد آفرینش‌های ادبی حوزه هنری استان یزد به زودی توسط انتشارات سوره مهر منتشر خواهد شد.

توکلی هم‌اکنون در حال نگارش رمان «کاغذ و باد» با موضوع معماری سنتی یزد است.

مجموعه داستان «عمو صیاد»، «آن خال»، «گوهر عمر»، «چشم‌ها، آن چشم‌ها»، «بال‌های زخمی» «ریاح» و «پایان یک نقش» از آثار این نویسنده است.
انتهای پیام/د 
ارسال نظرات