-خودتان رو معرفی کنید؟
عباس تلخابی هستم.متولد زمستان 1370 و فارغ التحصیل رشته زبان ادبیات عربی که افتخار دارم عضو کوچکی از مجموعه عظیم بسیج شده ام.
_از پیشینه شعری تان بکویید و این که از چه سالی،چه موقع و به طور کلی چرا سرودن را انتخاب کردید؟
شروع سرودن برای من سالهای کودکی بود اما نه به طور جدی ودر کل از همان دوران طبع شعر داشتم.وهمیشه سعی کرده ام شعرهایم در مضمون انقلاب اسلامی وشهدا باشد واوایل هرچه به ذهنم خطور میکرد را مینوشتم تا اینکه توانستم باتوکل بر خداوند متعال ودعای خیر پدر و مادروشهدای گلگون کفن اولین شعرم را بنویسم.
_آثارتان را منتشر کرده اید؟
فعلا خیر. بیشتر به دنبال این هستم که شعرهای پر مضمون وپرمحتوا برای هم نسلی های خودم به نگارش در بیاورم وبعد ان شالله با یاری خدا شعرهایم را به کتابت در بیاورم
_درباره ی شاعران بسیج وسپاه بگویید و جایگاهشان در کشور؟
شاعران و نویسندگان در سپاه و بسیج بی شک میتوانند با اشعار ونوشته های خود در حوزه ادبیات مقاومت ،ایثار وشهادت نقش موثری در ایجاد فضای دفاع مقدس و پس از آن داشته باشند و مطمئن هستم کسی که در این راه مقدس قدم بردارد اجر معنوی بسیاری خواهد برد.
_چه توصیه هایی به جوانان هم نسل خوددارید؟
همیشه سعی کنند در زندگی وکا روفعالیت خدا را فراموش نکنند و هر کاری انجام میدهند فقط وفقط برای رضای حق تعالی باشد و ان شالله که در مسیر حق باشند تا در این فضای سنگین جنگ نرم خدایی نکرده گمراه نشوند.
مایه ی عشق و غرور و افتخاری ای سپاه مظهر مهرو وفا پر افتخاری ای سپاه
وحشت اندر چهره دارد دشمنان کشورم چون تو شیر صحنه ای دشمن شکاری ای سپاه
مظهر تقوا و ایمان چشمه سار شاخسار معرفت دین حق را پارسبان هم پاسداری ای سپاه
در توان بس بی نظیری همت را مرحبا با بسیج مردمی سرمایه داری ای سپاه
قطره ی خون شهیدان تو را می بینم من یقین دارم که تو والا تباری ای سپاه
گر عدو همچون ملخ یا مور گردد حمله ور شک ندارم باز بی حّد و شماری ای سپاه
جان به کف در صحنه ای با اعتقاد و با شرف بر فرج شب تا سحر در انتظاری ای سپاه
ای نماد استقامت اسوه ی مردانگی تا نفس در سینه داری پایداری ای سپاه
از رگ مردان تو تا خون غیرت می جهد عزت اسلام پا برجاست جاری ای سپاه
درهزار و سیصدو پنجاه و هفت تأسیس شد از امام رحمت ا... یادگاری ای سپاه
چون سلیمان در این کشور فراوان گشته است با چنین سردارها وحشت نداری ای سپاه
هم شجاع و حامی دین رسول رحمتی پیر و مولای صاحب ذوالفقاری ای سپاه
باز عمری از خدا خواهد که باشی سرفراز تا قیامت شک ندارم ماندگاری ای سپاه
علوی می میرم،مرتضوی می میرم انتقام حرم زینب بو میگیرم من
حسنی غیرت مو حسینی آئینم من پای ناموس حسینی شاه رگمم میدم من
در درون سینه داری شوق بر یک آرزو بر شهادت همچو مولا بی قراری ای سپاه
در غضب بر دشمنان کور دل چون صاعقه غرش آری از جگر برق بهاری ای سپاه
همچو آرش تیر را بر قلب دشمن می زنی هر زمان آماده پشت تیر باری ای سپاه
ای جبال راسخ مؤمن تو را صد مرحبا گام با قدرت زنی پس استواری ای سپاه
باز قمری از خدا خواهد که باشی سرافراز تا قیامت شک ندارم ماندگاری ای سپاه
گوش به فرمان رهبر جای جای منطقه در کویر و جنگل و دریا کناری ای سپاه
و اعدو مستطعتم را تو معنا کرده ای بر قوا بر چشم دشمن تیغ و خار ای سپاه
گفته رهبر که گفتا بی سپاه کشور نبود کشورم را حافظی با هوشیاری ای سپاه