به گزارش خبرگزاری بسیج از قزوین، در این پست میخواهم در خصوص فردی صحبت کنم که تقریبا نزدیک به سالگرد شهادتش می باشد، این پهلوان معروف به حر انقلاب می باشد و درجه رفیع شهادت نصیبش شده است.
شهید نیکنام طیب حاج رضایی در محله صابون پز خانه تهران به دنیا آمد.پدر او حسینعلی حاج رضایی از اهالی قزوین بود که پس از مهاجرت به تهران به شغل جمع آوری بوته های خشک برای نانوایی ها مشغول بود.
طیب سه برادر به نام حاجی مسیح، اکبر و طاهر داشت، او از همان ابتدا به ورزش باستانی علاقه داشت و پس از پایان یافتن دوره سربازی بود که نام او کم کم بر سر زبا ها افتاد.طیب از سال1330تا1342از میدانداران به نام میوه و تره بار که مشغول به خرید و فروش در آنجا بود.
طیب در سنین جوانی بارها به دلیل درگیری به زندان افتاد. دو سال حبس انفرادی به دلیل درگیری با پاسبان ها در سال 1316، پنج سال حبس با اعمال شاقه در سال 1322و تبعیدبه بندر عباس به اتهام قتل در سال1323 با تمام این سوابق، در ماه محرم از کوتاه کردن ریش خود داری می کردو لباس سیاه پوسیده و به اعزا داری مشغول می شد.
او با برخی از علما و روحانیون در ارتباط بود و در گزارش ساواک در سال1336 آمده است که طیب به منزل آیت الله کاشانی میوه فرستاده است، او در ابتدا به شاه وفادار بودتا جایی که تصاویر رضا شاه و پرچم شیر و خورشید رارو یبدن خود خالکوبی کرده بود.
طیب در رویداد پانزده خرداد نقش چندان فعالی نداشت هرچند نقش بازدارنده ایی هم نداشت با این همه رژیم شاهنشاهی، در 16خرداد 1342به همراه400نفر دیگر او را به جرم بر هم زدن نظم عمومی دستگیر و سر کرده افراد دست گیر شده را طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی عنوان کرد.
رژیم شاه خیلی تلاش کرد که طیب را وادار به اعتراف کند که از امام خمینی برای کارخانه پول گرفته است ولی او با شجاعت پاسخ داد: " من در عمرم همه کاری کرده ام این آخر عمری نمیایم کاری کنم که نتوانم در چهره زهرا مرضیه نگاه کنم."
سر انجام از میان افراد دستگیر شده، طیب و حاج اسماعیل رضایی با حکم صادره از دادگاه ویژه شماره یک لشکر گاردبه جرم فعالیت محرمانه و خیانکارانه به منظور برهم زدن نظم و امنیت عمومی به اعدام محکوم شدند و این حکم در سحر گاه 11 آبان 1342اجرا شد.
ادامه دارد.......
1005/ت30/ب