صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۲ - 01 June 2023
شعر جدید عبدالمجید فرایی به مناسبت روز عرفه و عید قربان
عبدالمجید فرایی شاعر ارزشمند و غیور ایران اسلامی که فرزند خطه کهن، مذهبی و ولایت‌مدار ری است قطعه شعری با عنوان " جان مشتاق "به مناسبت روز عرفه و عید قربان سروده است.
کد خبر: ۸۷۴۲۹۵۸
|
۲۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۴
به گزارش خبرگزاری بسیج،  عبدالمجید فرایی، از شعرای انقلابی و آئینی کشورمان است که بیش از 27 هزار بیت شعر در موضوعات گوناگون از جمله اهل بیت عصمت و طهارت (ع)، انقلاب اسلامی، ولایت و شهیدان سروده است شاعر ارزشمند و غیور ایران اسلامی که فرزند خطه کهن، مذهبی و ولایت‌مدار ری است  قطعه شعری  با عنوان  " جان مشتاق " به مناسبت روز عرفه و عید قربان  سروده و  در اختیار خبرگزاری بسیج قرار داده که در ادامه با هم می‌خوانیم:
 
 
" جان مشتاق "
 
حضرت عشق،مرا،وارداین میدان کرد
آتشی زدبه دلم،سوزش آن پنهان کرد
 
سوختم،هیچ کسی، داددل من نرسید
باختم قافیه را ، دید  ولی کتمان کرد
 
همه ی  عمر مرا ، داد به تاراج زمان
کاخ آمال مرا،  نیمه شبی،ویران کرد
 
باصبوری ، همه ی درد ، تحمل کردم
همه را دید،به دلدادگی ام اذعان کرد
 
صبرکردم،دری ازغیب،به رویم بگشود
خویشتن آمدوازلطف وکرم،احسان کرد
 
شوروشوقی به من ازلطف،عنایت فرمود
سوختم،ذوب شدن را،به من او،آسان کرد
 
عیدقربان،به من آموخت شوم،فدیه دوست
به منابرد ،من گمشده ، سرگردان کرد
 
عرفه آب حیاتی به من آن دوست چشاند
چهره ی ناب حقایق به من اوعریان کرد
 
خود قلم داد به دستم ، بنویسم ازعشق
جان مشتاق مرا ،سربه سرازایمان کرد
 
مرهمی بود،به زخم دل من دوست نهاد
با دم گرم خودش ، درد مرا درمان کرد
 
غمزه ای کردبه من، صاحب عشق ازلی
قلمم ، همسفر و  همجهت  عرفان کرد
 
من به  دانشکده ای پا ننهادم ، از لطف
مکتب فیض، شب وروزمرا، مهمان کرد
 
حوزه ی معرفت و عشق ،همو برد مرا
درس آموخت،عطاکرد،سپس انسان کرد
 
هرچه دارم ، همه درسایه ی قرآن دارم
روح  او شاد ، مرا  همنفس  قرآن کرد
 
زد سپیده ، سخن عشق، به پایان نرسید
حضرت دوست مرا، وارد این میدان کرد
 
جلوه ای کرد "فرائی" به تو آن آیت ناز
بامحبت ، همه ی کار تو را ، میزان کرد
ارسال نظرات