صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ - 09 June 2023
در وصیت‌نامه شهید لطفعلی رشیدی آمده است:
اگر روزی خبر شهادتم را شنیدید، ناراحت نباشید و خداوند را شکر کنید و نماز بخوانید و خداوند را عبادت کنید و به مادرم بگویید صبر کند که خداوند صابرین را دوست دارد.
کد خبر: ۸۷۵۳۶۸۳
|
۰۷ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۱

به گزارش خبرگزاری بسیج در قزوین: شهید لطفعلی رشیدی در ششم شهریور ماه سال 1341، در روستای بندبلیق از توابع شهرستان میانه به دنیا آمد. پدرش قرداشعلی و مادرش شهربانو نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. کشاورز بود و در سال 1360 ازدواج کرد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. نوزدهم بهمن 1361، در دزفول به شهادت رسید. اثری از پیکرش به‌دست نیامد. مزار یادبود وی در زادگاهش قرار دارد.

در وصیت نامه او میخوانیم:

پدر عزیزم! از این‌که مرا به این سن و سال رساندی و با اخلاق‌اسلامی تربیت کردی و راه حق و دین مقدس اسلام را از سن کوچکی برای ما روشن‌ساختی و همیشه ذهنمان را از سخنان حق پر کردی، از شما تشکر می‌کنم و از خداوندمتعال خواستارم که -انشاءالله- اجر جلیل عنایت بفرماید و در روز قیامت، خداوند، شما عزیزان را از رحمت خودش بهره‌مند سازد.

پدر بزرگوارم! اگر روزی در راه خداوند متعال و برای انجام وظیفه در این راه مقدس، دین اسلام و قرآن مبین به درجه رفیع شهادت نایل گشتم، بدانید این آرزوی همیشگی ما ملت مسلمان است.

اگر روزی خبر شهادتم را شنیدید، ناراحت نباشید و خداوند را شکر کنید و نماز بخوانید و خداوند را عبادت کنید و به مادرم بگویید صبر کند که خداوند صابرین را دوست دارد.

اما پدر عزیزم! همیشه سلامتی امام امت و ظهور حضرت ولی‌عصر(عج) را از خداوند خواستار باشید. امیدوارم- انشاءالله- تا انقلاب حضرت ولی‌عصر(عج)، این حکومت اسلامی برقرار باشد.

1102/ت30/ب

ارسال نظرات