به گزارش خبرگزاری بسیج در قزوین، این روزها بار دیگر نگاه ها محو فاجعه ای به نام گور خوابی شده، اصطلاح جدیدی که بر فرهنگ زبان پارسی افزوده شده است!
اصطلاحی که چندی است دستمایه هر صفحه مجازی شده و شاید مانند بسیاری اتفاقات مخوف دیگر تنها در لابه لای همین صفحه ها مدفون شود.
هر قشری با هر رده سنی و پیشه ای که دارند صحبت از حقوق بشر می‌کنند، خدا را شکر! چه پیشرفت عظیمی در چند سال اخیر صورت گرفته! چقدر سخنوران ما زیاد شده اند، چه پست‌ها و عکس هایی که در فضای مجازی می‌گذارند و داغ دل آدم را تازه می‌کنند، چه متن های بلند بالا و زیبایی که نمیگذارند، حالا که همه ما علامه هستیم و به جای تولید سخن از شریعتی و حسین پناهی جملاتی می سرایم که تن مردگان خوابیده در کنار گورخواب ها را به لرزه می آوریم، خود قبر نشین ها که هیچ!
بحث گور خواب‌ها پیش آمده و سر همه را گرم کرده، بازار نامه نگاری‌ها داغ شده، انتقادها و مجادلات و در جواب هم پیام دادنها و توجیه آوردن ها شروع شده، کم کم یک هفته ای ملت همیشه حاظر در کپشن نویسی را درگیر می‌کند.
صفحات را بالا پایین که میکردم در جایی خواندم که یکی از گورخواب ها میگفت من ده سال است که گور خواب هستم یا جایی دیگر گفته بودند که زندگی با زنده ها سخت تر است، این جمله ذهن را درگیر می کند! با خودم فکر کردم که چقدر درست می‌گوید، زندگی و زنده بودن چقدر سخت است در دنیایی که نیازهای جزئی و اولیه انسان برآورده نشود، چقدر مردن زیبا و رویایی می‌شود و چقدر دلپذیرتر خواهد بود که ذلت زندگی این چنینی را به لذت مرگی آرام تعویض کرد، در کنار شهر پر از هیاهوی موفقیت های چشمگیر اقتصادی و بین المللی!
ما همیشه یاد گرفته ایم ساعت ها درباره مشکلاتمان حرف بزنیم و انتقاد کنیم، همدیگر را متهم کنیم، به ظاهر میخواهیم مشکل جامعه را برطرف کنیم اما اینها همه حرف است! برای عده ای که سخنوران خوب و زبده ای هستند و البته هرچه تعداد بازدید از صفحه ای بالاتر برود، گوینده نیز پررنگ تر می‌شوند ولی بدانید که تا به امروز با این سخنوری ها نه مشکل بیکاری حل شده، نه اوضاع اقتصادی آرام شده و نه جنایتی کم شده .
بهتر است بگذاریم گور خواب ها خوابشان را کنند، بگذاریم آدمها با دردشان بسازند تا تصمیماتی نظیر مقطوع النسل کردن آنان را برای رفع مشکلات بر زبان بیاوریم.
حالا که جامعه اسلامی با پدیده های خانمان سوز اجتماعی رو به رو شده است به نطر می رسد مردم شریف باید بار دیگر چشم خود را از انتظار عملی از جانب مسئولان ببندند و بار دیگر با قدم های راسخ بیایند و دست دوستانی که در گور ها به خواب رفته اند را بگیرند و آنان را به زندگی برگردانند.
1007/ت30/ب