برای عبور از گردنۀ مشکلات و پیچ تاریخی، باید روحیۀ انقلابی را تقویت نمود و این روحیه با انتخابات منافات ندارد.
دستۀ اول همان جریانهای خارجی و استکباری بودند که از روز اول باقدرت زور به سراغ انقلاب اسلامی آمدند؛ در جایی که زورشان هم نرسید به قدرت تزویر متوسل شدند که تزویر در سال 1388 به صورت فتنه ظاهر گشت. از این رو شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» را برگزیدند. این جریانهای استکباری و خارجی همواره در تمام موقعیتها، نظام جمهوری اسلامی و کشور ما را رصد میکنند تا هر موقعیتی که به دست آوردند واردشده و مزدورانه فتنۀ خود را اجرا نماید..
در آبان ماه سال 1387 که به هیچوجه بحثی از انتخابات و کاندیداها نبود. در آن زمان حضرت امام خامنهای(مدظلهالعالی) در سخنرانی خود در 13 آبان ماه، فرمودند:«سیاستمداران ما در زمین دشمن بازی نکنند که اگر بازی کنند چه ببرند و چه ببازند، بازنده هستند چرا که به نفع دشمن نقش ایفا میکنند». این سخنرانی معظم له نشان از یک فتنۀ پیچیده میداد. حضرت امام خامنهای(مدظلهالعالی) بازی برخی از خواص و مسئولین در زمین دشمن را پیشبینی میکردند. علیرغم هشدار معظم له، برخی از خواص در زمستان همان سال، بازی در زمین دشمن را شروع نمودند. آغازین نشانههای آن، ایجاد شبهۀ تقلب در انتخابات بود.
دستۀ دوم در فتنه ابزار و اسباب فتنه بودند؛ ابزار فتنه در واقع همان جریانهای ضدانقلاب در خارج از کشور و عناصر وابسته به آنها در داخل کشور بودند که ابزار اجرایی و عملیاتی فتنه قرار گرفتند و طرحها را اجرا میکردند. در ایام انتخابات، حجم پروازهای لندن به تهران افزایش چشمگیر داشت، افراد باسابقۀ خاص در این خط پروازی رفتوآمد داشتند.
دستۀ سوم هم کسانی بودند که بستری برای فتنه شده و راه را برای عوامل اصلی باز کردند. این گروه نیز دارای سه قسم عمده هستند. برخی از آنان عملاً با فتنه همراهی کردند، عدهای نیز با مواضع شبههناک خود، اگر چه در ظاهر همراه فتنه نبودند، لکن سبب تقویت مواضع فتنه گران شدند. این گروه غالباً در زیر پرچم اصولگرایان به شبهه میپرداختند. از بارزترین هشدارهای امام خامنهای(مدظلهالعالی) به این گروه آن است که معظم له به صورت کنایه فرمودند:«ازفروع بپرهیزید و به اصول بپردازید» قسم آخر از این گروه نیز سکوت پیشه کردند. به گونهای که سکوت آنان در آن ایام سبب شبهۀ بین خط حق و باطل در اذهان عمومی شد.
فتنۀ 88 لایهها و فراز و نشیبهای فراوان داشت. این فتنه هم در سطح نخبگان و هم در سطح عمومی دارای ابعاد پیچیدهای است. اما به هر طریق که بود، در حماسۀ 9 دی، خط بطلانی بر همۀ آن لشکرکشی خیابانی بود. از این رو برخی تصور کردند که فتنۀ به پایان رسیده است. لکن ندیدند یا نخواستند ببینند که لایۀ ظاهری فتنه به علت بصیرت مردم جامعه دچار چالش و فرسایش شده است. لذا در یک تغییر تاکتیکی، سطح ظاهری آن دچارسکوت و سطوح باطنی آن دچار تحولات عمده شد.
حضرت امام خامنهای(مدظلهالعالی) در سال 1387 فرمودند: «بعضى از افراد از حالا مسائل انتخابات را شروع كردند - با اينكه هنوزخيلى هم مانده،عجله كردند - اين مسائل انتخاباتى خيلى مهم است و اهميتش در نزديك انتخابات، از جهت حضور در عرصۀ انتخابات است؛ اما اهميت امروزش از جهت مشغول كردن افراد به يكديگر، گلاويز شدن با هم، بدگویى كردن از همديگر و منصرف كردن ذهن ها از مسائل اصلى است.» بیانات راهبردی و راهگشای معظم له دارای دو مسیر مهم است. اول آنکه زودتر از موعد تبلیغات برخی ازکاندیداها و جریانهای سیاسی به تبلیغات انتخاباتی پرداختهاند، دیگر آنکه روش آنان در تبلیغات، بدگویی از یکدیگر باهدف انصراف ذهن عمومی از جریان رقیب است. حاصل این دو حرکت، آن است که ذهن مردم را از مسائل اصلی کشور منحرف و به مسائل فرعی مشغول سازند. در نتیجه به جای آنکه توان اجرایی کشور صرف حل مشکلات و آبادانی شود، به نزاع سیاسی مشغول میگردد. شاید یکی از لایههای باطنی فتنه مشغول ساختن جامعه به فروع به جای اصول باشد و در هر روز بهانهای برای آن بیابند. گاهی به بهانۀ تقلب، گاهی نیز ایجاد دوقطبی کاذب، این مسئله اختصاص به جریان خاص سیاسی ندارد. از این رو، حضرت امام خامنهای(مدظلهالعالی) باظرافت نظر، در ایام پس از فتنه ازمسئولین سیاسی میخواهند که از نزاع بر سر فروع پرهیز نمایند و به اصول بپردازند.
فتنۀ بزرگ، عادت کردن نخبگان جامعه به فروعات جامعه به جای اصول است. اصل نظام اسلامی، نیل به سوی بازسازی و احیاء تمدن اسلامی است. این هدف بازندگی روزمره سازگار نیست و روحیهای انقلابی میطلبد. حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) دربارۀ روحیۀ انقلابی میفرماید: «معنای روحیۀ انقلابی این است که یک انسان انقلابی، شجاعت دارد، اهل اقدام و عمل است، ابتکار می ورزد، بُن بست شکنی می کند، گره گشایی می کند؛ از چیزی نمی ترسد، به آینده امیدوار است، به امید خدا به سمت آیندۀ روشن حرکت می کند.» در نگاه معظم له، روحیۀ انقلابی دارای نتیجهای خاص است. ایشان دربارۀ نتیجۀ روحیۀ انقلابی میفرمایند: «روح انقلابی، هر چه در ملت زنده تر و پویاتر باشد، روح نوآوری، ابتكار و خلاقیت زنده تر خواهد بود؛ همچنانی كه خود انقلاب هم یك نوآوری بزرگ بود.» این روحیه سبب می گردد که مشکلات جامعه حل گردد. اما در مقابل روحیۀ انقلابی، روحیۀ سازش وجود دارد. روحیۀ سازش در پی آن است که به بهانۀ به دست آوردن جایگاه ایران در سطح بینالملل با قدرتهای جهان مذاکره کند تا شاید آنها جایگاهی را به ایران اعطاء نمایند.
تفکر سازش اگر چه امروز در برخی جریانهای سیاسی ظهور یافته است. اما منحصر در جریان خاص نیست. این تفکر دارای یک نشانه بارز است؛ روزمره سازی جامعۀ ایران، هرگاه افراد یک جامعه روزمره گردند، از روحیۀ انقلابی فاصله میگیرند. پس هر آنچه که سبب روزمره شدن جامعه میشود، در هر جریان سیاسی که باشد، میتواند وجود این تفکر را دریافت نماید. هرچند ممکن است یک شخص در جریان سیاسی خاص با اهداف خاص شعار انقلابی دهد، لکن در عملکرد، مسیر روزمره سازی جامعه را در پیش گیرد. این فرد، پیرو تفکر سازش خواهد بود، حتی اگر خودش خبر نداشته باشد.
قوانین اجرایی کشور، دارای نقاط مثبت فراوان است. لکن به علت تفکر کوتاه مدت سبب مشکلات شدهاند. یکی از این قوانین، قوانین انتخابات است. در ایران، در هر دو سال دو انتخابات یا در هر چهار سال چهار برگزار میگردد. هر آن کس که بتواند در این انتخابات موفق گردد، کرسیهای قدرت بیشتری را در اختیار خواهد گرفت. این انتخابات ها عبارتاند از: مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا، برگزاری این مجموعه انتخابات یکی از نقاط قوت نظام اسلامی در فعال نگهداشتن بدنۀ عمومی جامعه است. از سوی دیگر، فرصت مناسبی است تا جریانهای سیاسی نمرۀ عمل خود را از مردم دریافت نمایند. لکن برخی از جریانهای سیاسی باهدف به دست آوردن به جای پرداختن به مشکلات اساسی و اصلی مردم، مسائل فرعی و جانبی را به کمک فعالیت رسانهای در اولویت قرار میدهند تا از این رهگذر، بتوانند با تغییر دیدگاه مردم، رأی مورد نظر خود را دریافت نمایند. همچنین در ایام نزدیک به انتخابات نیز همت همۀ دولتمردان به انتخابات پرداخته میشود که حاصل آن بیتوجهی به مسائل مهم کشور است.
اکنون کشور در آستانۀ دو انتخاب دیگر قرار دارد، اول انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم و دیگری شوراهای اسلامی شهر و روستا، در این ایام نیز همانند دورههای قبل، برخی از جریانهای سیاسی برای به دست آوردن آراء مردم به جای پرداختن به دستاوردهای حقیقی، به مسائل حاشیهای همانند کنسرتها یا سخنرانیهای افراد خاص میپردازند. این گروه از جریانهای سیاسی تلاش دارند با ایجاد دوقطبی کاذب، رأی مردم را در صندوق خود مشاهده نمایند. در آغاز این دو قطبی به صورت احمدی نژاد-روحانی پدید آمد. پس از خروج احمدینژاد از چرخۀ دو قطبی سازی، چند جریان برای دو قطبی سازی آزمایش شد که غالباً مورد اقبال عمومی واقع نشدند. اما آخرین حرکت در این دو قطبی سازی، ایجاد دو قطبی کاذب بین قواست. لذا نزاع رسانهای بین قوای مجریه و قضائیه شدت گرفت.
از سوی دیگر، جریان سوم نیز شروع به کار نموده است. این جریان با استفاده از فضای ایجادشده، تلاش دارد با شعار اصلاح در قانون اساسی، هم رأی مورد نظر خود برای ریاست جمهوری و شورای اسلامی شهر را به دست آورد و هم آنکه به اهداف خاص خود از اصلاح قانون اساسی برسد. اصلاح قانون اساسی از منویات حضرت امام خامنهای(مدظلهالعالی) نیز است. لکن ایشان بررسی و اصلاح آن را باهدف امکانسنجی نظام پارلمانی به جای نظام ریاستی را بیان نمودند و این گروه اصلاح قانون اساسی باهدف ایجاد محدودیت در اختیارات ولیفقیه را بیان مینمایند. شایانذکر است؛ بعد از ارتحال امام خمینی(رحمهالله علیه) برخی مدعی شدند که اختیارات موجود در قانون اساسی برای ولیفقیه مختص امام خمینی(رحمهالله علیه) است و چون دیگر کسی همانند ایشان را نداریم، پس باید این اختیارات محدود گردد. امروز نیز همان جریان، همان سخن را اینگونه میگویند که آن اختیارات مختص حضرت امام خمینی(رحمهالله علیه) و امام خامنهای(مدظلهالعالی) است. چون دیگر همانند آنان را نداریم، پس باید این اختیارات، محدود گردد. پرسش اساسی اینجاست؛ در آن زمان همین افراد ادعا میکردند که دیگر فردی نداریم و به فرمودۀ امام خمینی(رحمهالله علیه)، خدای متعال به موجب آیۀ شریفۀ «ما نَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنْسِهانَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها» حضرت امام خامنهای(مدظلهالعالی) را به جامعۀ اسلامی ایران هدیه داد.
سخن پایانی آنکه؛ از منویات راهگشای حضرت امام خامنهای(مدظلهالعالی) آن است که مسئولین و نخبگان کشور به امور اساسی و اصولی در جامعه بپردازند. این امور در حقیقت با مسائل جاری کشور همچون انتخابات منافات ندارد. اما اینکه توجه و همت همگان صرف انتخابات گردد، سبب غفلت از اصل کارها و فعالیتها خواهد شد. اصل آن است که برای عبور از گردنۀ مشکلات و پیچ تاریخی، باید روحیۀ انقلابی را تقویت نمود و این روحیه با انتخابات منافات ندارد. لکن پرداختن به مسائل حاشیهای باهدف رسیدن به رأی مطلوب، با اصول انقلاب منافات دارد. از این رو شایسته است که بزرگان و نخبگان کشور، با روحیهای انقلابی به مقولۀ انتخابات توجه نمایند. این نوع نگاه سبب میگردد که در طول مدت خدمت، به خدمات واقعی پرداخته شود و کارنامۀ عملکرد خود را برای دریافت نمره در ایام انتخابات ارائه نمایند.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
مطلب بسیار ارزنده و مفیدی بود.
تشکر
تشکر