صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۲ - 15 June 2023
استاد عبدالمجید فرائی شاعر آئینی کشور به مناسبت فرارسیدن ایام الله دهه فجر شعری سروده و در اختیار خبرگزاری بسیج قرار داده است.
کد خبر: ۸۸۱۸۵۳۳
|
۱۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۹

به گزارش خبرگزاری بسیج، استاد عبدالمجید فرائی شاعر آئینی کشور به مناسبت فرارسیدن ایام الله دهه فجر شعری سروده و در اختیار خبرگزاری بسیج قرار داده است که در ادامه با هم می خوانیم:


" بهمن بهار انقلاب "


مادرم، روزی مرا زائید، در یک فصل غم

بود، در هر گوشه این ملک ، آوار ستم


در زمانی که درایران ،هیچ آزادی نبود

مرد و زن در تنگنا بودند ،با درد و الم


اجنبی بر ما مسلط بود، ما چون بردگان

پشت ملت بود ،زیر بار غم، همواره خم


ناگهان مردی به پابرخاست،با مردانگی

نظم اربابان طاغوت زمان را ،زد به هم


الله الله گفت: بی پروا، سخن آغاز کرد

گاه می جنگید، با فرهنگ منحط با قلم


او"خمینی"بود، فرزند حسین ابن علی

بود در دلهای مردم،آ ن خدا جو، محترم


کبر و نخوت شاه را واداشت، تا کاری کند

با اهانت سرنوشت شوم خود را زد رقم


برخمینی"ره"تاختن آغاز کرد آن بی حیا

انقلاب آغاز شد از قم ، به ایران دمبدم


چله قم، چونکه آمد خون تبریزی به جوش

خون ها ایثار شد مردانه ، با آوای غم


پشت سرهم چله ها نظم شهنشاهی گسست

سست شد بنیان ظلم و جور، در ایام کم


بهمن آمد ، شد بهار عاشقان انقلاب

آمد از تبعید، آن مرد خدا، برکف علم


موج شد طوفان وار کان ستم، درهم شکست

از فراز افتاد بر پایین ،در ایران صنم


نور باران شدوطن، گلهادمید، ازعشق و خون

ملت ایران زمین شد در جهان،خیرالامم


شیعه پرچمدارحق شد،باخمینی در جهان

پیشتاز حق پرستان است،بر زهرا قسم


ارسال نظرات