صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

جمعه ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ - 16 June 2023
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: نگاه کنید که ساعتی به یاد خدائید و آن وقت، بسیاری از مجهولات بر شما روشن است، بلکه گاهی اوقات بی‌قرار می‌شوید و سجده می‌کنید.
کد خبر: ۸۸۲۱۳۰۸
|
۲۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۴
به گزارش خبرگزاری بسیج، مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: یک مرتبه می‌گویی که قیامت شد. رفیق بیا که آفتاب زد و صبح شد. رفیق بیا که آقا امام زمان(عج) آمد، اینجاست. ساعت این است. ساعت را در قرآن و لسان اخبار بشناس. آن، آنی که لطف و عنایات خدا، درش برایتان باز می‌شود، آن ساعت است. ان‌شاءالله این ساعات زیاد نصیبتان بشود.
چند ساعت بیشتر نداریم؛ یک ساعت مربوط به ایجادمان است، یک ساعت مربوط به دنیایمان، یک ساعت مربوط به ملاقات اماممان(ع) است یک ساعت مربوط به رجعت است، یک ساعت مربوط به قیامت است و یک ساعت مربوط به ملاقات بهشت و خدا. دو نفر از اصحاب خدمت پیامبر(ص) عرض کردند ما هر بار پیش از آنکه ملاقات شما بیاییم در مورد دنیا و آخرتمان سوال زیاد داریم، اما همین که پیش شما می‌آییم سوالات‌مان یادمان می‌رود. کیف می‌کنیم و شما را تماشا می‌کنیم و هیچ مجهولی و نپرسیده‌ای نداریم و می‌رویم. این ماجرا را امروز به دوستم گفتم او گفت من هم این جورم. برگشته‌ایم پیش شما. این چیست که ما این گونه‌ایم؟ یعنی وقتی از نور و چراغ، کنار می‌رویم معلوم است که تاریکی است. وقتی دم چراغ می‌روم چیزی نیست، لذا چه چیز بپرسم؟ این تعبیر من است که می‌کنم. حضرت(ص) این گونه نگفتند. فرمود: ساعه وَ ساعَه وَ ساعَه. سه ساعه. ساعت نیست. ساعه. آنها به اخلاق حضرت آشنا بودند و فهمیدند.
نگاه کنید که ساعتی به یاد خدائید و آن وقت، بسیاری از مجهولات بر شما روشن است، بلکه گاهی اوقات بی‌قرار می‌شوید و سجده می‌کنید، یعنی نمی‌توانید بنشینید. از بس که لطف خدا چراغ را روشن می‌کند، نمی‌توانید بنشینید. چراغ صد و هزار نیست بلکه از هرچه چراغ تا به حال دیده‌ای این روشن‌تر است. اگر بالاتر نباشد که سجده نمی‌کنی. حتماً چراغی روشن شده است که تا به حال ندیده‌ای و فوراً بی‌اختیار سجده می‌کنی. آنجا که سجده می‌کنی در باز شده است.
چند وقت بعد باز سجده می‌کنی و مجدداً در باز می‌کند و در باز می‌کند: ساعه و ساعه و ساعه. تازه خود دنیا و خود برزخ و خود آخرت، مغز هر کدام بیشتر شکافته می‌شود. هرچه در این عالم عمر دارید تقلامی‌زنید اینجا محلّ کسب واولیاء است. روایت، تعریف کرد.

کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 207
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی

ارسال نظرات