به‌گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ جمعی از دانشجویان رشته حقوق دانشگاه آزاد اسلامی اراک با خانواده شهید مدافع حرم "سعید مسلمی" دیدار کردند.
مادر شهید مسلمی در این دیدار با اشاره به ویژگی‌های فرزند شهیدش گفت: سعید از نظر اخلاقی با اینکه فرزند کوچکم بود خیلی بزرگوار بود، هرگز بدون وضو به رختخواب نمی‌رفت. هرگز نسبت به نماز اول وقت غفلت نمی‌کرد و ضمن اینکه قرآن می‌خواند عمل به کلام وحی را هم مورد توجه داشت.
وی ادامه داد: دیگران را به اقامه نماز اول وقت توصیه می‌کرد؛ هرگز یاد ندارم بدون خداحافظی از منزل خارج شده باشد و به محض ورود به منزل هم با خنده‌ای که بر لب داشت سلام می‌کرد.
مادر شهید مدافع حرم «سعید مسلمی» گفت: خیلی قانع بود و شب‌ها تا رختخواب پدرش را برایش حاضر نمی‌کرد خودش نمی‌خوابید. هرگز هم نشد که از غذا ایراد بگیرد.
وی افزود: هربار هم که می‌خواست قرآن بخواند یا ذکری را زمزمه کند به زیرزمین خانه می‌رفت و با خدا خلوت می‌کرد.
وی با اشاره به اینکه سه پسر بزرگتر از سعید هم دارم، گفت: یک بار به شوخی گفت می‌خواهم ازدواج کنم و من هم به او گفتم باید اجازه بدهی برادر بزرگتر ازدواج کند تو هنوز بچه هستی! اما وقتی که شهید شد فهمیدم خیلی آدم بزرگی بوده است.
مادر شهید مدافع حرم «سعید مسلمی» با اشاره به خاطرات آخرین روزهای حضور فرزندش در جمع خانواده گفت: روزی که می‌خواست برود برای سپری کردن دوره آموزشی او را تا مکان آموزش بدرقه کردیم و همه اعضای خانواده گریه می‌کردیم ولی او بسیار خندان و شاد بود. به ما هم نگفت که می‌خواهد به عنوان مدافع حرم اعزام شود.
وی ادامه داد: بعد از اینکه دوره آموزشی را تمام کرد و برگشت یک روز رو به من کرد و گفت؛ «مادر جان می‌خواهم بروم» من از او پرسیدم کجا؟ آن وقت بود که در جوابم گفت می خواهم بروم سوریه و برایم توضیح داد که قصد دارد برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) برود.
این مادر شهید ادامه داد: به او گفتم مادران همه مثل حضرت زینب(س) برای فرزندانشان زحمت می‌کشند؛ پاسخی داد که بسیار متاثر شدم؛ سعید گفت؛ مادر جان تا عمل نکنید نه شما حضرت زینب(س) می‌شوی و نه می‌توانم من در آن دنیا شفاعت شما را کنم. پس نه خودت و نه من را شرمنده عمه سادات نکن.
وی افزود: سعید به من گفت؛ در سوریه مردم مظلوم مسلمان به دست گروه‌های تکفیری به شهادت می‌رسند فردای قیامت چگونه جوابگوی آنان باشم!
وی ادامه داد: به من گفت مادرجان اگر توفیق شهادت را داشته باشم در قیامت شفیع شما خواهم شد و آنگاه است که می‌توانم ذره‌ای از زحمات شما را جبران کنم، زندگی در این دنیا با وجود ظلمی که به مردم بی گناه سوریه می شود چه سود دارد.
مادر شهید مدافع حرم «سعید مسلمی» گفت: با رفتنش موافقت کردم و فرزند شهیدم باز جمله‌ای دیگر به من گفت و از من خواست تا راضی به رضای پروردگار باشم. بالاخره هم به آنچه که آرزویش بود دست پیدا کرد.
پدر شهید مسلمی نیز در ادامه با تاکید بر اینکه فرزندم خود راهش را انتخاب کرد، گفت: او خود با اعتقاد راهش را انتخاب کرد.
وی یادآور شد: سعید همانگونه که در وصیت نامه اش نیز نوشته است گفت می‌روم برای دفاع از اسلام و امیدوارم توفیق شهادت را پیدا کنم؛ و در بخشی از وصیت نامه خود نوشته است برای هر لبخند حضرت آقا صد جان می دهم.
این پدر شهید در پایان خاطرنشان کرد: همیشه به فکر این بود که هر آنچه در توان داشت به هم نوع خود کمک کند و راه دین و انقلاب و اسلام را برگزید.
انتهای پیام/