صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۲ - 08 July 2023
شهید شفیع‌ قلی‌زاده قول داده بود تا چهلمین روز تولد فرزندم کنارم باشد؛ اما چهلمین روز تولد خبر شهادتش را آوردند.
کد خبر: ۸۸۵۰۶۱۴
|
۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۷:۵۹
به گزارش سرویس راهیان نور خبرگزاری بسیج،شهید «شفیع قلی‌زاده سقرلر» از نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران و اهل استان آذربایجان‌شرقی بود که در سال 65 در جبهه‌های حق علیه باطل به شهادت رسید. «اقلیمه نصیری سقرلر» همسر شهید «قلی‌زاده» و خواهر شهید «جهان نصیری سقرلر» در بیان خاطراتی از همسر خود اظهار داشت: 16 سالگی با همسرم آشنا شدم، ایشان نظامی، از خانواده کشاورز و مذهبی بود با توجه به فرهنگ نزدیک دو خانواده من ایشان را انتخاب کردم. روز خواستگاری به من گفت: نظامی‌ام و هر زمان که بخواهند آماده رزم هستم و سوالاتش از من فقط درباره ایمانم بود.

وی افزود: بعد از دو هفته از ازدواج رهسپار مناطق جنگی شد. من در مراغه بودم که ایشان به مناطق عملیاتی رفت. از طریق نامه و تلفن با من ارتباط داشت و از حالش خبر می‌داد. زمانی که به مرخصی بر می‌گشت در مدت کوتاهی که در منزل بود سعی می‌کرد در کارهای خانه به من کمک کند.

همسر شهید قلی‌زاده تصریح کرد: زمانی‌که برای بار آخر به جبهه رفت، فرزند اولم 2 سال سن داشت و فرزند دیگرم هنوز به دنیا نیامده بود، زمانی‌که از در خانه بیرون رفت دوباره برگشت و با من خداحافظی کرد، تاکید داشت همه چیز برای خانه گرفته است، گفت احتمال می‌دهم بروم منطقه و دیگر برنگردم.

وی عنوان کرد: شهید قلی‌زاده به من گفت به نحو احسنت کارش را در جبهه انجام می‌دهد و برای به دنیا آمدن بچه تا روز چهلم کنارم می‌ماند، تا اینکه چهلمین روز فرزندم خبر شهادتش را دادند.

به گزارش دفاع پرس، سقرلر بیان کرد: بار آخر که خواستم پشت سرش آب بریزم به دلم افتاد که دیگر بر نمی‌گردد، چون از قبلش خواب دیده بودم، وقتی راهی‌اش کردم تصمیم گرفتم خودم را آماده هر اتفاقی بکنم تا اینکه خبر شهادتش رسید. از اینکه خداوند ایشان را انتخاب کرده است. به برادرم و به همسرم افتخار می‌کنم که در این راه قدم گذاشتند و مایه سربلندی ما شدند.

وی در پایان گفت: همسرم همیشه من را برای کسب علم و دانش تشویق می‌کرد و می‌خواست در تربیت فرزندان کوشا باشم و با الفاظ و نصایح زیبای ایشان دلگرم می‌شدم. برای همین بعد از شهادتش ادامه تحصیل دادند و هم اکنون در دانشگاه مشغول به تحصیل هستم.


ارسال نظرات