صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

شنبه ۳۱ تير ۱۴۰۲ - 22 July 2023
یادداشت دل به قلم جان/
منتظر بودم شاید جمله ای از تو ، یادی و یا حتی اسمی از تو به میان بیاید ولی اصلا چه ربطی دارد! کاظم اخوان را چه به روز خبرنگار... خبرنگار جنگ بود که بود، 14 تیر سال 61 همراه سه دوستش در لبنان به اسارت فالانژها و بعد اسرائیل در آمد که آمد.
کد خبر: ۸۸۹۹۱۴۹
|
۱۷ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۳:۳۱
به گزارش خبرگزاری بسیج از کرج، یادداشت زیر به مناسبت روز خبرنگار به نگارش در آمده است.
 
 
 
آمدیم، نبودی...

35 سال میشود که نیستی! نه تنها نیستی، بلکه فراموش هم شده ای...

دیروز بمناسبت روز خبرنگار از همکارانت تقدیر شد؛ راستی روزمان را تبریک نمیگویی؟؟؟!!!

مردم پر توقع شدند این روزها! تو به روی خودت نیاور کاظم جان!

فقط بین خودمان بماند که حال و روزمان عجب پرسیدنی است خبرنگار خبرگزاری ایرنا...

کاش بیایی و خبری تهیه کنی از میزان خرابی حالمان و زنگار دلهامان ...

نمیدانم ما در قفس اسارتیم یا تو... ولی هر چه هست یقین دارم که دیواری است بین ما و تو و دوستانت... شاید هم ما در خودِ خود، به اسارت درآمدیم که یادمان رفته قهرمانانمان را...هم آنها که میخواستند و البته که میخواهند پرچم اسلام را در انتهای افق به اهتزاز در آوردند...

اگر بودی.... اگر بودی شاید استادمان بودی در دانشگاه، انتقاد میکردی قلممان را و تقدیر میشد از زحمات چندین ساله ات، خدا خیرت دهد که زحمتمان ندادی، نه استادی و چیز یادمان میدهی، نه انتقادی نه حتی تقدیری!!!!!

برادر جان
اگر مادرت سرنوشت اسارتت را میدانست چه سخت بود پر کشیدن برایش قبل از اسارت جگر گوشه....
ولی پدرت را نمیدانم چه بگویم از دلتنگی هایش چشمهای همیشه بارانی یک مرد و دلش که پر از خون شده بود از بس که انتظار کاظمش را کشیده بود و با همین خون جگر و انتظار از زمین مملو از قفس اسارت پر کشید و آسمانی شد...

به گمانم از ما برای شما آبی گرم نمی‌شود همانطور که تا به امروز نشده
 
پس التماس دعا عزیز اسیر، زحمتش با خودت... دعا را میگویم... آخر ما آلزایمر گرفتیم و یقینا بیماریم و محتاج دعا.... اسارت خوش بگذرد مثل 35 سال گذشته....دوستان به جای ما کاظم اخوان !!!!!
فقط یادت باشد روزمان را تبریک نگفتی...
راستی سلام ما را به دوستان اسیرِ همراهت حاج احمد متوسليان، سید محسن موسوی و تقی رستگار مقدم هم برسان که دیگر حق مطلب را ادا کرده باشیم و قیامت دینی نباشد بر گردنمان!!!
 
خبرنگار بسیجی: خانی
ارسال نظرات