صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ - 21 June 2023
خوشا به حالت که همچون اربابت حسین(ع) عاشورایی به دیار یار شتافتی و چه نیکو صحنه های سرخ شهادت در کربلا را برایمان تداعی نمودی...
کد خبر: ۸۹۰۶۳۳۳
|
۳۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۰

به گزارش خبرگزاری بسیج از خراسان جنوبی، متن دلنوشته جوان بسیجی نهبندانی در وصف شهید محسن حججی به شرح زیر است:

محسن جان سلام! جای سوال نیست! حالت خیلی خوب است می دانم خوشا به حالت ...

خوشا به حالت که همچون اربابت حسین(ع) عاشورایی به دیار یار شتافتی و چه نیکو صحنه های سرخ شهادت در کربلا را برایمان تداعی نمودی...

صدها و هزاران درود و سلام بر تو آن هنگام که در دستان شمر ملعون با روحیه و چهره ای پرصلابت، شجاعت وغیرت یک جوان شیعه و متعهد انقلابی را به جهانیان نمایاندی، برایمان کسب عزت و غرور کردی و چه خوب دوست و دشمن اذعان به اسیر بودن آن داعشی پست در مرام حیدری تو می کردند.

محسن جان!

می دانم...

میدانم تو رفتی و کیلومترها آن طرف تر جهاد کردی و بی سر شدی تا ما اینجا بی سر نمانیم و ذلت نکشیم رفتی تا ثابت کنی این دنیا با تمام تعلقاتش ارزش ماندن ندارد.

رفتی تا به من جوان بسیجی انقلابی یادآوری کنی که فقط ادعای انقلابی گری نکن، پا پیش بگذار و در صحنه های مورد نیاز نظام و انقلاب و دفاع از ولایت مردانه وارد شو...

رفتی و مدافع حرم زینب کبری(س) شدی و همچون ولی زمانش سر دادی تا دل و قلب دختران ایرانی زنده شود و پا جای پای زینب بگذارند نه عروسک ها و چهره های غربی...

محسن جان ! اجازه بده داداش صدایت کنم ...

داداش صدایت کنم تا خود را بیش از پیش مقید به حرکت در مسیر برحقت کنم...

داداش من!

داداش خوب من!

داداش خوب خوب من!

اصلا بهترین داداش من!

چقد سخت است دل بریدن از زن و فرزند و خانواده...

چقدر سخت است دل بریدن از پدر و مادر و خواهر و برادر...

و چقدر سخت است دل بریدن از تعلقات دنیوی...

و چه آسان دل بریدی و رفتی...

و چه نیکو به فرزندت علی یادآور شدی که زرنگی یعنی دوبار شهید شدن در مسیر حق..

میدانم خواستی تا به بعضی ها بفهمانی زرنگی در بیشتر کش رفتن مال بیت المال نیست.

داداش زرنگ من!

بهترین داداش دنیا!

حق برادریت را نیز ادا کن...

دست من کمترین را هم بگیر و با خود به آسمان ببر...

می دانم لایقش نیستم اما دلم میخواهد...

 

 

ارسال نظرات