صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

يکشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ - 11 June 2023
مادر خانواده که زن کهنسالی است با گریه گفت: من نان خشک خورده‌ام و تمام عمر با شوهرم کارگری کرده‌ام تا توانستم این منزل را بسازم حالا می‌گویند باید از اینجا بروی و مرا به زور با کتک از خانه‌ام بیرون انداختند.
کد خبر: ۸۹۳۴۲۶۶
|
۲۴ مهر ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۶

به گزارش خبرگزاری بسیج مازندران، در دنیای پرهیاهوی شهری در کنار ساختمان‌های سر به فلک کشیده و خانه‌های مجلل مرکز شهر هنوز خانواده‌هایی هستند که زیر بار زور و به خاطر بیشترخواهی و ثروت‌پرستی برخی،از خانه‌های‌شان رانده می‌شوند تا پول‌پرستان برج‌های خودرا برروی اشک و آه خانواده‌هایی بسازند که دارایی‌شان را از راه کارگری،نان خشک خوردن و خاک تنفس کردن به دست آوردند و سند مالکیت‌شان صداقت گفتاری بین خان و کارگر بوده است.

در مرکز شهر ساری امروز شاهد خانواده‌ای در کنار منزلی قدیم در انتهای کوچه‌ای در خیابان فرهنگ بودم! داخل چادر نشسته بودند، وقتی جلو رفتم پیرمردی خمیده همراه با زن جوانی که دخترش بود جلو آمد و قبل از سؤوال من متوجه شد برای کمک آمده‌ام با چشمی گریان زبان به سخن گشود

دختر عبدالمناف غفوری صاحب خانه گفت این منزل از سال 1346 تاکنون متعلق به پدر و مادرم بوده و این زمین را در قبال کار در باغ و منزل مفیدیان که مالک باغ و زمین بوده دریافت کرده‌اند، اما الان پس از سال‌ها خریدار این زمین و باغ مدعی است که این خانه به پدر و مادرم تعلق ندارد و آنها را باحکم دادگاه از منزل‌شان بیرون انداخته است.

در ادامه صحبت‌های دختر مادر خانواده که زن کهنسالی است با گریه گفت من نان خشک خورده‌ام  و تمام عمر با شوهرم کارگری کرده‌ام تا توانستم این منزل را بسازم حالا می‌گویند باید از اینجا بروی و مرا به زور با کتک از خانه‌ام بیرون انداختند.

دختر بزرگ خانواده با نشان دادن جای زخم‌هایی بر روی سر و دست‌های مادرش می‌گوید: مادرم بر اثر ضربه‌ای که به سرش وارد شد بیهوش در بیمارستان بستری بود و دو روز است که مرخص شده است.

پسر بزرگ خانواده که پیگیر مشکل به‌وجود آمده است، ادامه داد: پدر و مادرم زیر پوشش کمیته امداد امام خمینی هستند و ما بین خود و مالک قدیمی این زمین به‌صورت زبانی  همراه با شاهدانی که همسایه بوده‌اند این زمین به پدر و مادرم داده شد و آنها نیز با پول کارگری این خانه را در سال 46 ساخته‌اند اما در حال حاضر پیمان‌کاری که این زمین را برای برج‌سازی خریده آنها را از منزل‌شان بیرون کرده است.

در ادامه برای پیگیری مشکل این خانواده ارتباطی تلفنی با کمیته امداد برقرار شد که مرتضی ناعی رئیس منطقه یک ساری با حضور در کنار این خانواده پیگیر مشکل به‌وجود آمده شد و دستور اسکان موقت برای این خانواده داده شد تا در منزلی اسکان یابند و مشکل قضایی این خانواده حل شود.

لیلا ناطقی/

ارسال نظرات