صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ - 11 August 2023
کد خبر: ۹۰۹۸۶۳۴
|
۱۹ دی ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۲

به گزارش خبرگزاری بسیج، محسن مهدیان در روزنامه رسالت نوشت:

 

یکم. دقت کردید به پسوند مهربانی در شهر؟ دیوار مهربانی، نذر مهربانی، سفره مهربانی، لقمه مهربانی و خیلی طرح‌های دیگر. این دست طرح‌ها که اغلب هم به صورت کمپینی مردمی برگزار می‌شود نشانه رشد یک جامعه است.

 

اما بلوغ کار خیر تنها در این دست مهربانی‌ها نیست. خیرخواهی از این نیز می‌تواند فراتر باشد.

 

دوم. پسر شیخ رجبعلی خیاط تعریف می‌کند: پدرم یک شب مرا از خواب بیدار کردند، ۲ گونی برنج از خانه برداشتیم و بیرون رفتیم. بردیم خانه پولدارترین فرد محله‌مان. صبح آن روز پدر مرا صدا زدند و گفتند: «محمود برو یک چارک برنج نیمدانه و ۲ ریال هم روغن دنبه بگیر بده به مادرت تا برای ظهر دم‌پختک درست کند.» آن موقع این رفتار پدر برایم سنگین و نامفهوم بود. متوجه نمی‌شدم چرا برنجی را که در منزل داریم به پولدارترین فرد محله می‌دهد و خودمان برای ناهار باید برنج نیمدانه بخریم؟! بعدها فهمیدم آن بنده خدا ورشکسته شده بود و روز جمعه مهمانی مفصلی در خانه داشت.

 

جعفرآقا پسر مرحوم فیروزآبادی صاحب بیمارستان فیروزآبادی شهرری هم می‌گوید: پدرم وقتی مهمان داشت بهترین آشپزها را خبر می‌کرد اما غذای مورد علاقه خودش نان و پیاز و سرکه بود.

 

کار خیر هم بلوغ دارد. کار خیر و نیکو و خدمت به خلق نیز متناسب با نیت اهل خیر متفاوت است.

 

یک دسته انسان‌های اهل خیر کمک به خلق و توجه به مردم را برای آرامش درون‌شان می‌خواهند. با خیرات روحشان تسکین و آرامش می‌یابد. همین احساس خوب است که آنها را سمت کار خیر می‌کشد. اما این افراد چون خودشان ملاک و معیارند خیلی برای شأن مهم نیست که این کمکی که می‌کند کجا می‌رود و چه می‌شود. مهم اینست که از درون به آرامش برسند. رفتار این دست آدم‌های محترم، گرچه قابل تقدیرست اما عمل‌شان باعث شکل‌گیری گروه‌های تکدی‌گرایانه غیرواقعی می‌شود. چون آنقدر که به اصل کار اهمیت می‌دهند به نتیجه کار توجه لازم را ندارند. اما گروه دوم که در نمونه‌های شیخ رجبعلی‌ها و مرحوم فیروزآبادی‌ها آمد، نه تنها به فعل دستگیری توجه دارند بلکه به اثر کار هم توجه می‌کنند. برایشان مهم است که این پولی که خرج می‌شود کجا می‌رود. از این جهت هم به مقصد کمک فکر می‌کنند و هم به سبک کمک کردن. لذاست که دسته دوم برای دستگیری از دیگران آداب دارند؛ مثل اینکه آنچه خودشان نخواهند را خیرات نمی‌کنند بلکه از داشته‌ها و نیازخودشان انفاق می‌کنند. بهترین‌هایشان را می‌بخشند. دسته دوم نه تنها سبک خیرخواهی شأن بلوغ یافته است بلکه کمک می‌کند نیازمند واقعی نیز شناسایی شود و با رعایت ادب و آداب نیازش مرتفع شود.

ارسال نظرات