صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ - 08 June 2023
رسول منتجب‌نیا می‌گوید: در مطبوعات منتشر شد که حضرت امام روز جمعه ششم بهمن ماه به تهران خواهد آمد. به مجرد انتشار این خبر ما بعد از راه انداختن کاروانی، به تهران رفتیم. جمعیت فوق العاده‌ای همراه ما بود.
کد خبر: ۹۱۰۶۴۶۲
|
۱۳ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۴
 به گزارش سرویس بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت خبرگزاری بسیج،  به نقل از  پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ با انتشار خبر ورود امام به میهن، سراسر کشو غرق در شور و هیجان شد؛ همه مردم خود را مهیای استقبال از ایشان می‌کردند و گروهی نیز خود را به تهران رساندند. در خمین، زادگاه امام خمینی هم مردم خود را برای استقبال از رهبر کبیر انقلاب اسلامی آماده می‌کردند.

حجت الاسلام رسول منتجب‌نیا در بخشی از کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره حال و هوای آن روزها در خمین می‌گوید: چیزی که با عنوان بشارت دوم بعد از فرار شاه مردم را خوشحال کرد، ورود حضرت امام به کشور بود که آغاز شمارش معکوس سقوط رژیم پهلوی به شمار می‌رفت. در این زمان خبری در روزنامه‌های کثیرالانتشار، منتشر شد که بازگشت امام خمینی به کشور یک هفته دیرتر از موعد مشخص شده انجام می‌گیرد. این خبر برای مردم قدری نگران کننده بود، زیرا مردم دیگر بی تاب شده بودند.

روز ۲۹ دی ماه حضرت امام پیامی صادر کردند و در آن پیام اعلام داشتند که به زودی به ملت خواهند پیوست و هم صدا و هماهنگ با مردم برای حل مشکلات و انجام مبارزه تلاش خواهند کرد. این خبر برای مردم خیلی نوید بخش بود.

 

آذین‌بندی خیابان‌های خمین برای برپایی جشن پیروزی

ما [در خمین] به مجرد شنیدن این پیام یقین کردیم که دیگر امام به زودی برمی‌گردند و ستاد برگزاری مراسم بازگشت استقبال را فراهم کردیم. به تعدادی از فرهنگیان و بچه‌های خوب انقلابی مأموریت‌های مختلفی دادیم. به طورمثال به چند نفر از اینها گفتم که شما حق خروج از خمین را ندارید و فقط باید پلاکارد نوشته، پوستر تهیه کنید و وسایل تزیینات را فراهم کنید و هر وقت که خبر دادیم ورود حضرت امام به میهن نزدیک است سراسر خمین را آذین بندی کرده، جشن بگیرید.

به تعدادی از بچه‌ها که مسؤول آماده‌سازی وسایل نقلیه شده بودند گفتم که هر وسیله‌ای دارید فراهم کنید تا ما بتوانیم با آنها به تهران برویم. بعضی از آقایان هم مسؤول تدارکات شده بودند، زیرا در نظر گرفتیم که تعداد زیادی از مردم همراه ما به تهران می‌آیند. در آن­جا هم تدارک مشکل است باید افرادی باشند که خوراک و پوشاک برای آن­ها تهیه کنند.

انتشار خبر بازگشت امام

به هرحال بعد از انجام تقسیم بندی کار شروع شد. تا این که در مطبوعات منتشر شد که حضرت امام روز جمعه ششم بهمن ماه به تهران خواهد آمد. به مجرد انتشار این خبر ما بعد از راه انداختن کاروانی، به تهران رفتیم. جمعیت فوق العاده‌ای همراه ما بود که در حدود سه هزار نفر می‌شد. با هر وسیله ای اعم از شخصی، عمومی و حتی گاری، حرکت کردیم و وارد تهران شدیم.

ما در تهران به منطقه خانی آباد وارد شدیم؛ مسجدی در آن جا به نام مسجد الرسول یا «مسجدالنبی» بود و آقای زنوزی امام جماعت آن­جا بود. ما اواخر شب به مسجد رسیدیم. آن جا مملو از جمعیت بود و ما احساس کردیم که در آنجا جای ماندن نیست. مردم منطقه آن­جا آمدند و به من گفتند که ما جمعیت آمده از خمین را به منازلمان می‌بریم و شما هم منزل بیایید و در مسجد نمانید. گفتم که ما می‌توانیم در مسجد بمانیم، زن و بچه‌ها را ببرید.

عده‌ای را بردند و مابقی هم در مسجد و فضاهای اطراف آن ماندند تا ببینیم چه می‌شود. ما منتظر بودیم تا با تماس با دوستان از وجود یا عدم تدارکات برای مستقبلين مطلع شویم. خوشبختانه بعد از صرف صبحانه فردی که حامل پیامی از طرف مرحوم آقای پسندیده بود آمد و به من گفت: «شما جمعیت را بیاورید که من جایی برای شما پیش بینی کرده‌ام و آن حسینیه طرشت است.»

استقبال تهرانی‌ها از مردم خمین

ما به آن­جا رفتیم. حسینیه بسیار بزرگ بود و چند طبقه داشت. با آمدن جمعیت تمام طبقات حسینیه پر شد. در این زمان اهالی طرشت که مردم مهربان و با صفایی بودند و هستند مردم را به منازل خود برده، جا دادند. هم چنین مردم منطقه به ما گفتند که وسایلی را که با کامیون آورده بودیم که شامل نان، خرما، پتو و دیگر چیزها بود، برگردانیم، زیرا ما خودمان می‌خواهیم از شما پذیرایی کنیم. گفتم: «اشکالی ندارد اینها هم باشد، شما هم پذیرایی کنید.» 

ارسال نظرات