صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - 07 June 2023
خبرگزاری بسیج: استاد "عبدالمجیدفرائی" شاعر پیشکسوت و ارزشی کشور تقدیم می کند:
کد خبر: ۹۱۲۴۲۷۳
|
۱۷ فروردين ۱۳۹۸ - ۲۳:۳۳

کاش،ای تصویرگر،غارحرا رامی کشیدی

گاه بعثت جلوه ی نور هدا رامی کشیدی

 

احمد محمود را درلحظه های ناب عرفان

کاشکی،زیبائی ذکر و دعارامی کشیدی

 

شعله ای افتاده می سوزاند،جان جان عالم

درهمان حالت،حبییب کبریا رامی کشیدی

 

لحظه ی لرزیدن اندام گل چون بید آن جا

گوشه ای ازحال تسلیم ورضارامی کشیدی

 

گفت:جبریل امین حالا بخوان،امی چه خواند

کا ش ، لبخند د لا رای خدا ر ا می کشیدی

 

آن زمان که گفت:با شرم وحیا خواندن ندانم

باهمه توش وتوان،شرم وحیارامی کشیدی

 

دربغل بفشرد،گفت،(اقرا)زبان وحی واشد

در همان دم،جلوه ی سر علارامی کشیدی

 

واژه واژه "اقرا باسم ربک" فرمود: مولا

باهمان لحن وظرافت،واژه هارامی کشیدی

 

درزمانی که،بشارت داده شد، هستی پیمبر

ا ز ز با ن پاک او ،حمد و ثنا را می کشیدی

 

کاش ای تصویرگر ،درلحظه های ناب بعثت

شا د ی ا فلا کیا ن و ا نبیا را می کشیدی

 

از ضمیر م می زند فریاد ، آوائی غزلخوان

نقش ر و ی جا نفز ای آشنارا می کشیدی

 

ذره ای نا چیزم اما ، دل شد ه دیوانه ی او

د ر دل تنگم تو نقش مصطفارا می کشیدی

 

رشته ای بر گردنم افکنده ، مولا از محبت

خوش بحالم،هرطرف رفتی،گدارامی کشیدی

 

کا شکی ، در سایه ی چتر رسول الله خاتم

ا ین حقیر د ر د مند بینو ا ر ا می کشیدی

 

شکر نعمت ای"فرائی"گر ز دست تو برآید

با زبان شعر ، ازآن سو عطارا می کشیدی

سروده  "عبدالمجیدفرائی"

صفحه ۴۰ کتاب پر پرواز

ارسال نظرات