صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

چهارشنبه ۰۷ تير ۱۴۰۲ - 28 June 2023
ستوان دوم شهید حمید برفی در تاریخ ششم آذرماه 1352به دنیا آمد و دوران ابتدایی و راهنمایی را در روستایی در نقاره خانه به پایان رساند و سرنجام 6اردیبهشت1389به درجه رفیع شهادت رسید.
کد خبر: ۹۱۳۲۷۷۴
|
۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۱
ستوان دوم حمید برفی در تاریخ ششم آذرماه ۱۳۵۲ به دنیا آمد و دوران ابتدایی و راهنمایی را در روستایی در نقاره خانه به پایان رساند و سرنجام ۶ اردیبهشت ۱۳۸۹ به درجه رفیع شهادت رسید.

ستوان دوم حمید برفی در تاریخ ششم آذرماه ۱۳۵۲ به دنیا آمد و دوران ابتدایی و راهنمایی را در روستایی در نقاره خانه به پایان رساند.

شهید دوره‌ی راهنمایی را در شهر چیتاب گذراند و روزی آمد و گفت: پدر برای امتحانات باید به یاسوج بروم. بعداً یکی از همکلاسی هایش برایم تعریف کرد که حمید رفته ثبت نام کند در نیروی انتظامی. من به او گفتم پسرم تو را به خدا به هر زحمتی باشد کار می‌کنم و خرجی شما را فراهم می‌نمایم، ولی درس بخوانید. گفت: پدر ما ۵ برادریم و هزینه هایمان زیاد است باید حتماً شغلی دست و پا کنیم تا کمک کار شما باشیم. وقتی اصرار او را دیدم گفتم تو را به خدا و امام زمان می‌سپارم. رفت و با اشرار درگیر شد و شهید شد. شهید در سال ۱۳۸۲ در زاهدان در درگیری با اشرار شهید شد. شهید بسیار مهربان بود و خیلی حجب و حیا داشت ما راضی هستیم به رضای خدا. من فلجم و مریض هستم و احتیاج به کمک دارم.

زمانیکه خبر مجروحیت او را به ما دادند گفتم همه چیز دست خداست. گفتند از ما و مسؤلین چه درخواستی دارید گفتم هیچی نمی‌خواهم من فرزندم را در راه خدا داده ام یک فرزند پسر داشتم خدا او را داد و خدا خودش هم او را گرفت. (چون پدر شهید نمی‌تواند صحبت کند)

شوهرخواهر از شهید می‌گوید:
او که خود همکار و همرزم شهید در منطقه دشتک زابل از توابع استان سیستان و بلوچستان است چنین بیان می‌نماید که ما از طریق تماس تلفنی همکاران در سال ۱۳۸۲ متوجه شدیم که برادر خانمم در دشتک زابل در درگیری با اشرار به شهادت رسیده؛ و پیکر ایشان به یاسوج منتقل و در بخش کبکیان شهر چیتاب در روستای نقاره خانه طی مراسم با شکوهی تشییع و به خاک سپرده شد.

ثمره ازدواج شهید ۲ فرزند (یک دختر و یک پسر) است و مادر شهید بر اثر ناراحتی که داشت و فشار ناشی از شهادت فرزندش دار فانی را وداع گفت و پدرش هم فلج گردید و برادرش هم به علت علاقه بیش از اندازه به شهید مریض و فوت نمودند و تنها پدر شهید زنده هست که او هم فلج شده است. وضعیت مسکن و زندگی خانواده‌ی شهید زیاد مساعد نیست از مسؤلین تقاضا داریم که رسیدگی بیشتری داشته باشند و پرداخت معوقات شهدا که از طرف بنیاد اجرایی شده چنان چه به خانواده داده شود از این وضعیت رهایی پیدا می‌کنند و نور امید را در خانواده روشن نگه می‌دارد.

خاطره: شهید در مرز راسک تا دشتک زابل که حدود ۷۰ کیلومتر فاصله داشت در تردد بود، ولی شهید با همه خطرات آن منطقه مرزی که از اشرار جند الله پر بود با شجاعت کامل از مرز‌های مملکت پاسداری می‌کرد. آنجا بیابان و خشک بود، ولی شهید با شجاعت در برابر اشرار کامل مقاومت می‌کرد و زخمی شد و بعلت خونریزی شدید به شهادت رسید. شهید عاشق اسلام و ولایت بود.

خصوصیات فردی شهید: شهید بسیار شجاع بود و ولایتمدار بود محل خدمت ایشان در استان‌های اصفهان و بعد در یاسوج و سپس در استان سیستان و بلوچستان بوده و در استان کردستان نیز با شجاعت در برابر اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر ایستادگی کرد و در این درگیری‌ها پای راست او زخمی شد و بطور خلاصه اینکه شهید با شجاعت و بی باکی کامل برای برقراری امنیت کشور تلاش می‌کرد. ایشان ۳ خواهر داشت که موقع رفتن به خط مقدم مبارزه با اشرار از آن‌ها حلالیت طلبیده بود.
ارسال نظرات