صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

پنجشنبه ۰۱ تير ۱۴۰۲ - 22 June 2023
یک معلم بازنشسته با بیان خاطرات خود گفت: افتخار می کنم که امروز دانش آموزانم را در مناصب مهم می بینم
کد خبر: ۹۱۳۳۹۷۰
|
۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۷
به گزارش خبرگزاری بسیج از سرخه، علی ناهیدی از معلمان بازنشسته سرخه است، وی در سحرگاه چهارم بهمن ۱۳۲۸ در خانواده ای مذهبی در سرخه متولد شده است.
علی ناهیدی دوران ابتدایی را در مدرسه نظامی و دبیرستان فیض سرخه گذرانده و در سال ۱۳۴۸ وارد دانشسرای تربیت معلم می شود و مدت ۳۰ سال در مدارس ابتدایی و راهنمایی در سمت‌های معلم ابتدایی، معاون مدیر و دبیر راهنمایی، سرپرست شبانه پسرانه و سرپرست شبانه دخترانه خدمت کرده است.
هفته معلم بهانه ای شد تا سراغ این معلم بازنشسته برویم و با وی گپ و گفتی از آن دوران داشته باشیم.

وی بیان کرد : از دوران دانش‌آموزی به معلمی علاقمند شدم و در اکثر اوقات در بعد از ظهرها که مدرسه تعطیل می شد، جمعی از معلمین در ضلع شمال شرقی سرخه یعنی جاده سرخه به سمنان قدم می زنند من و چند نفر دیگر از دانش آموزان برای شنیدن آهنگ صدای پای معلمین در زیر پل مسیر جاده مخفی می‌شدیم تا صدای پای آنها را بشنویم و از آن لذت می بردیم. چون در آن زمان به معلم آقا می گفتند و احترام خاصی بین مردم داشتند بدین جهت به معلمی علاقمند شدم و از آن مهمتر چون شنیده بودم که معلمی شغل انبیاست و چه شغلی بهتر از معلمی و تلاش کردم تا به هدفم برسم و موفق هم شدم.
وی بیان کرد: معلمی اکنون با قدیم کاملا فرق کرده در گذشته معلمی عشق بود نه شغل چون معلم آبرو و عزت خاصی در جامعه داشت و به دیده احترام به او نگاه می‌کردند اکنون فقط به عنوان یک شغل جهت گذراندن امرار معاش.
این معلم بازنشسته گفت: با اکثر دانش آموزان در ارتباط هستم چون شغل کنونی بنده طوری است که با مردم در ارتباط هستم و از آن گذشته از نظر سخت گیری معروف بودم و در عین حال با دانش آموزان دوست بودم و درد و دل آنها را به طور خصوصی می شنیدم.
ناهیدی افزود: تعداد زیادی از دانش آموزانم اکنون در سمت های مختلف مشغول خدمت هستند و در زمان ملاقات واقعا بنده را شرمنده می کنند که این نشانه بزرگواری و لطف آنهاست از جمله امام جمعه محترم جناب دکتر فاطمی بصیر و جناب دکتر عباسعلی رستگار استاد دانشگاه، دکتر اسلامی دبیر محترم دبیرستان و دکتر احسانی در صنایع تهران، آقای جمال مدیرکل میراث فرهنگی استان سمنان و کارمندان سایر ادارات و موسسات که بی نهایت به بنده لطف دارند و موفقیت همه عزیزان آرزوی قلبی من است.

ناهیدی اظهار داشت: بنده در مهرماه ۱۳۷۹ از آموزش و پرورش بازنشسته شدم. غیر از معلمی ابتدا در دوران تحصیل در مغازه کاشی فروشی برادرم مشغول کار بودم که بعدها با یکی از دوستان مغازه پوشاک مردانه و نصب موکت و پرده کرکره دایر نمودیم و بعد از بازنشستگی نیز مغازه پوشاک مردانه دارم.
وی در پایان این گفت و گو به یکی از خاطرات دوران خدمتش در آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: تمام دوران خدمت خاطره بوده ولی مهم ترین خاطره بنده این بود که در یکی از مدارس شهرهای استان معاون مدرسه ای دخترانه بودم و متوجه شدم یکی از دانش‌آموز مسلمان نیست؛ بنده این مسئله را می دانستم و به آنها که می دانستند هم می گفتم که باید با او با احترام برخورد شود و نتیجه این برخورد این شد که آن دانش آموز طوری شیفته اخلاق و رفتار و برخورد بنده و سایر دانش آموزان شده بود که دین مقدس اسلام را پذیرفت و این یکی از بهترین و به یادماندنی ترین خاطرات بنده است.
ارسال نظرات