صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

شنبه ۰۳ تير ۱۴۰۲ - 24 June 2023
دل نوشته یک آزاده از خبر شهادت قنبرعلی بهارستانی؛
کار قنبر که روزها بیرون بود شروع شد، او یواشکی می‌آمد و شیلنگ را از زیر در می گرفت و آب را وصل می‌کرد.
کد خبر: ۹۱۴۸۷۷۸
|
۲۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۵

 به گزارش خبرگزاری بسیج، آنچه می خوانید، دل نوشته یک آزاده از خبر شهادت قنبرعلی بهارستانی، کم سن ترین اسیر جنگ تحمیلی است؛

شهید بهارستانی یازده سالش بود که به همراه پدر بزرگوارش در جاده آبادان به‌دست نیروهای متجاوز عراقی به اسارت در آمد، به همراه پدر به اردوگاه موصل ۱ منتقل شد و چند ماه بعد با انتقال ۲۰۰ نفر از اردوگاه رمادیه خبردار شدند که برادر عزیزش حاج غلام بهارستانی نیز اسیر شده و در اردوگاه رمادی است وبا پیگیری‌های پدرشان غلام نیز به موصل ۱ منتقل شد.

در ابتدای رمضان سال شصت افراد روزه گیر را جدا نموده و در یک سمت اردوگاه جای دادند و بهارستانی‌ها به جمع روزه دارها پیوستند و ما این افتخار را پیدا کردیم که با قنبر بهارستانی هم آسایشگاه شدیم. چند ماهی به آرامش گذشت ولی در اول دی‌ماه بحث بلوک‌زنی مطرح و ما اعتصاب کردیم. درها بسته و آزار و اذیت‌ها شروع شد.
عراقی‌ها موفق نشدند اعتصاب را بشکنند آمدند قنبر یازده ساله و پدر پیرش را از جمع ما جدا کردند و به آسایشگاه دیگری برده و آب را نیز قطع کردند.

کار قنبر که روزها بیرون بود شروع شد، او یواشکی می‌آمد و شیلنگ را از زیر در می گرفت و آب را وصل می‌کرد.

عراقی‌ها متوجه کار او شده و چند بار او را گرفتند و تنبیه کردند ولی قنبر دست بردار نبود. او را به آسایشگاه ۱ برگرداندند و به مدت ۴ ماه درها را به رویش بستند. او مردانه تحمل کرد.
قنبر در سال ۶۱ با سید آزادگان هم اردوگاه و از لطف‌های بی نظیر سید بهره‌مند شد. در شهریور ۶۱ به اردوگاه ۳، اردوگاه تبعیدی‌ها منتقل و تا بهمن ۶۳ در اسارت به‌سر برد. لازم به یادآوری است که در طول این مدت چندین‌بار اسرای مجروح و پیرمردها را تعویض کردند ولی چون قنبر و پدرش حزب‌الهی بودند هربار به بهانه‌ای ایشان را تعویض نمی‌کردند و در بهمن ۶۳ بعد از چهار سال و اندی قنبر به همراه پدر بزرگوارش آزاد شد. به محض آزادی مطلع شدند که دو تن از برادرانشان در جبهه‌های حق علیه باطل به شهادت رسیده‌اند. حالا این خانواده دو شهید و دو آزاده و یک اسیر دربند صدامیان داشت.

او بعد از دیدن دوره‌های رزمی و فراگیری دوره بهیاری راهی جبهه‌های حق علیه شده و بعد از مدتی به درجه جانبازی نائل گردید. ما دیگر توفیق دیدار او را نداشتیم تااین که سال ۹۱ به دیدار مقام معظم رهبری مشرف شدیم.

قنبر در محضر حضرت آقا خاطره گفتند و در آخر صحبت‌هایشان عرض کردند بنده تقاضایی دارم اگر اجازه بفرمایید عرض کنم، ایشان اجازه دادند قنبر عرض کرد اجازه می‌خواهم به نمایندگی از این جمع نزدیک بیایم و عبای شما را ببوسم. مولای قنبر اجازه دادند؛ قنبر نزدیک شد و به جای عبا دست مبارک مولایش را بوسید و جمع حاضر از ادب و معرفت او لذت بردیم.

بعد نماز مغرب و عشاء آن روز را به امامت رهبرش اقامه نمود. آن روز بعد از ۳۰ سال قنبر را به آغوش گرفتم و بوسیدم و امروز خبر شهادت او را شنیدم. خدایا تو را به امیر المؤمنین قسمت می‌دهم قنبر ما را با قنبر علی (ع) محشور بفرما.

منبع: مشرق
ارسال نظرات