یکی از شاعران بسیجی پیشکسوت پایگاه عاشورا حوزه بسیج مساجد و محلات خاتم الانبیا (ص) در مورد آقازاده ها شعری پرمغز سروده است.
به گزارش خبرگزاری بسیج از شاهرود، یکی از شاعران بسیجی پیشکسوت پایگاه عاشورای حوزه بسیج مساجد و محلات خاتم الانبیا (ص) در مورد آقازاده ها شعری سرود که در ادامه می آوریم:
ملک ایران حال گشته ارث ما.
حل مشکل ها شد با اذن ما.
سهم ما اموال باد آورده شد.
کور گردد هر کسی آزرده شد.
نام ما از نقد و پیگرد شد مصون.
پشت ما گرم است بر نام و نشون.
ما ره صد ساله را یک شب رویم.
ما ژن خوبیم و باید سر شویم.
چون پدر دارد اموالی عظیم.
نزد ما قانون می گردد عقیم.
دیگران دنبال جنگ و حفظ دین.
کار آقازاده باشد غیر از این.
ما مطیع آنچه گویند والدین.
دیگرانند پی دشمن درکمین.
ما بجز ایران هنگام خطر.
مسکنی داریم در جای دگر.
ثروت ما ثبت در ایران نیست.
درفرنگ ردی ز مچ گیران نیست.
ثروت ما را فرنگی شد امین.
بهتر است آنجا ،از ایران زمین.
غم نداریم ما از فقر و زوال.
ثروتی انبوه تا قرن ها و سال.
جز رضای ما در کشور محال.
بر مخالف ها ، کم دادیم مجال.
همچو آب خوردن کردیم اختلال.
در معیشت باشد ، یا اشتغال.
دولت سایه ،در دستان ماست.
منبع قدرت، ازدوستان ماست.
آنچه ما خواهیم ،از وام و جواز.
بی ضمانت رفع ،میگردد نیاز.
وام و تسهیلات برما بی نشان،
غیر ما حسرت دارند با ضمان.
وارداتی ناب داریم انحصار.
سهم رانت خواری کردیم استتار.
این خبر محصور باشد نی عیان.
قفل زدیم با پول بر دست وزبان.
ملک ایران حال گشته ارث ما.
حل مشکل ها شد با اذن ما.
سهم ما اموال باد آورده شد.
کور گردد هر کسی آزرده شد.
نام ما از نقد و پیگرد شد مصون.
پشت ما گرم است بر نام و نشون.
ما ره صد ساله را یک شب رویم.
ما ژن خوبیم و باید سر شویم.
چون پدر دارد اموالی عظیم.
نزد ما قانون می گردد عقیم.
دیگران دنبال جنگ و حفظ دین.
کار آقازاده باشد غیر از این.
ما مطیع آنچه گویند والدین.
دیگرانند پی دشمن درکمین.
ما بجز ایران هنگام خطر.
مسکنی داریم در جای دگر.
ثروت ما ثبت در ایران نیست.
درفرنگ ردی ز مچ گیران نیست.
ثروت ما را فرنگی شد امین.
بهتر است آنجا ،از ایران زمین.
غم نداریم ما از فقر و زوال.
ثروتی انبوه تا قرن ها و سال.
جز رضای ما در کشور محال.
بر مخالف ها ، کم دادیم مجال.
همچو آب خوردن کردیم اختلال.
در معیشت باشد ، یا اشتغال.
دولت سایه ،در دستان ماست.
منبع قدرت، ازدوستان ماست.
آنچه ما خواهیم ،از وام و جواز.
بی ضمانت رفع ،میگردد نیاز.
وام و تسهیلات برما بی نشان،
غیر ما حسرت دارند با ضمان.
وارداتی ناب داریم انحصار.
سهم رانت خواری کردیم استتار.
این خبر محصور باشد نی عیان.
قفل زدیم با پول بر دست وزبان.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: