وی با بیان اینکه دقیقا در سال ششم این اتفاق برایم افتاد، گفت: همواره این سوال در ذهنم بود که چرا ما حجاب نداریم؟
این دانش‌آموز محجبه عنوان کرد: بسیار پیگیر این موضوع بودم که چرا ما محجبه نیستیم و این امر با ماه مبارک رمضان و ایام شب قدر مصادف بود که بسیار درگیری ذهنی داشتم و تصمیم گرفتم چادر بپوشم اما همچنان شناختی از اسلام و نماز و بقیه مسائل دین نداشتم.
وی با بیان اینکه اقوام وقتی مرا با چادر می‌دیدند تعجب می‌کردند، افزود: در آن روزها همچنان ذهنم درگیر بود و از چادر هم نمی‌توانستم بگذرم.
سلطانی تصریح کرد: در شب 23ماه رمضان در باغ موزه در حال راز و نیاز، از خداوند خواستم راه نجاتی به من نشان دهد و همانجا لطف خداوند شامل حالم شد و یک تحول درونی در من به وجود آمد، همانجا به حضرت علی(ع) قسم خورم که دیگر چادر بر سر داشته باشم.
وی با بیان اینکه ابتدا با مطالعه کتاب فلسفه حجاب شهید مطهری شروع کردم، ابراز داشت: بسیاری از کتاب‌های دیگر را در زمینه دین مطالعه کردم و بعد که وارد مقطع راهنمایی شدم یکی از معلمان مشوقم شد و در این زمینه بسیار به من کمک کرد.
این دانش‌آموز محجبه ابراز داشت: وقتی وارد دبیرستان شدم نیز حمایت‌های خوب مدیر را داشتم که همه این موارد دست به دست هم داد تا در این راه موفق شوم.
وی با بیان اینکه پدرم حامی من بوده که حمایت‌های او در این راه بسیار تاثیرگذار بوده است، گفت: دو کتاب «حجاب در آفتاب» و «کمی دیرتر» از سیدمهدی شجاعی را نیز مطالعه کردم و با حجاب و امام حسین(ع) و فلسفه قیام عاشورا و امام زمان(عج) آشنا شدم.
سلطانی با اشاره به اینکه این دو کتاب از کتاب‌های پایه است که باید بین افرادی مثل خودم انتشار داد، عنوان کرد: باید روی افراد بی‌حجاب کم کم اثر بگذاریم تا جایی که بتوان آنها را جذب کرد؛ حتی اگر یک نفر را هم بتوان محجبه کرد بسیار تاثیرگذار است.
انتهای پیام/