صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

جمعه ۰۴ اسفند ۱۴۰۲ - 23 February 2024
کد خبر: ۹۱۹۳۰۴۱
|
۰۳ آذر ۱۳۹۸ - ۱۴:۲۶

به گزارش خبرگزاری بسیج، سید محمد بحرینیان در روزنامه رسالت نوشت:

 

یکی از دوستان جهادگر که سال‌هاست در منطقه بشاگرد در استان هرمزگان، مشغول محرومیت‌زدایی است روایت می‌کند که با قیمت‌های پیشین بنزین، اگر کودکی دریکی از روستاهای دوردست بشاگرد بیمار می‌شد و والدینش می‌خواستند فوری او را به یکی از مراکز درمانی مجهز برسانند، باید بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان، هزینه کرایه ماشین می‌دادند، هزینه‌ای که با سه برابر شدن نرخ بنزین آزاد، حالا احتمالا چیزی نزدیک به ۲ میلیون تومان است و آن‌هم با وضعیت محرومیت در بشاگرد، تقریبا در وسع هیچ‌یک از اهالی نیست. این یعنی پدری که فرزندش بیمار می‌شود، نمی‌داند باید منتظر بماند تا فرزندش در برابر چشمانش از درد به خود بپیچد یا خودش از بین برود! نمونه‌هایی ازاین‌دست فراوان‌اند. این تنها یک مثال کوچک است برای آن‌که دریابیم مخاطبان یک تصمیم حاکمیت، فقط طبقه متوسط شهری نیست، طبقه‌ای که به‌هرحال به علت اکثریت بودن و نزدیکی به کانون‌های قدرت، نمی‌توان نادیده‌اش انگاشت.

 

تنها در صورتی می‌توان تمام ابعاد اقتصادی و تبعات اجتماعی یک رویداد را پیش‌بینی کرد که اشراف کاملی بر روی وضعیت زندگی گروه‌ها و طبقات مختلف مردم وجود داشته باشد. در تصمیم‌گیری بنزینی دولت، تاکسی‌های اینترنتی و ون‌های بین‌شهری و خودروهای سرویس مدارس، مورد ملاحظه‌اند، اما آن راننده روستایی با تمام مسائلش، نه مانند مسافرکش‌ها و سرویس مدارس سهمیه ویژه‌ای دارد، نه مانند تاکسی‌های اینترنتی به ازای طی هر ۲۰۰ کیلومتر مسافت، مابه‌التفاوت قیمت بنزین را دریافت می‌کند و نه در هیچ کجای نظام تصمیم‌گیری دولت و مجلس، جایی دارد.

 

آن اشراف نسبت به جزئیات مسائل کشور هم که از مسئولان و دستگاه‌های متولی انتظار داریم، آرزویی بیش نیست. از باب نمونه، در فاصله چند روز پس از اجرای طرح سهمیه‌بندی بنزین، برخی مواد آن اصلاح و یا تکمیل‌شده‌اند و این یعنی از پیش، برای آن‌ها پیش‌بینی لازم صورت نپذیرفته است. وقتی تنها پس از چند روز اعلام می‌شود که سهمیه نوعی از تاکسی‌ها از ۲۰۰ لیتر در ماه به ۲۵۰ لیتر افزایش پیدا می‌کند،‌ از دو حال خارج نیست، یا عدد پیشین کارشناسی بوده و پس از مشاهده واکنش‌ها، دولت تحت شرایط فشار به امر غیر کارشناسی تن داده و یا عدد اولیه، غیرقابل‌قبول بوده و مقدار جدید کارشناسی است و متأسفانه، هر یک از دو گزاره پیش‌گفته صحیح باشند، معنایی جز این نخواهد داشت که نظام تصمیم‌گیری کشور، از ضعف مفرط علمی و کارشناسی رنج می‌برد.

 

نکته پایانی آن‌که پس از آرام شدن اوضاع، وصل شدن اینترنت و برقراری ابزارهای اطلاع‌رسانی، نمی‌توان انتظار داشت که سیاست‌ها و تصمیمات دولت مورد سؤال واقع نشوند. سیاست‌های اقتصادی، مقدس نیستند که نقد نشوند و این نقدها اگر امروز گفته نشوند، فردا دامنمان را خواهند گرفت.

ارسال نظرات