صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ - 08 June 2023
فیلم‌های زیادی در این روزگار ساخته می‌شوند و راهی آرشیو‌ها می‌شوند چرا که درد ندارند. حس ندارند، تکنیکال صرف هستند.
کد خبر: ۹۲۱۱۹۱۷
|
۰۹ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۳

 به‌گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی از اراک؛ یزدان عشیری؛ مستند «سیل بند» اثری جسورانه و انقلابی، فیلمساز بی‌محابا، به قلب حادثه می‌زند، با مردم هم نفس می‌شود، دروغ نمی‌گوید، ‌پنهان نمی‌کند، نمی‌ترسد و به دور از بی‌دردی و عافیت‌خواهی به سرگذشت اندوه بار مردم خیره و عمیق می‌شود.

هر از گاه، نقبی می زند به گذشته، به تاریخ - به نوستالوژیای مردمی که منسجم و یکپارچه در روزگار نه‌چندان دور رزمیدند، جنگیدند با دست‌های خالی و عزم‌های فولادین. فیلمساز به بهانه حادثه‌ای دو بزنگاه، دو تاریخ، و دو حماسه را به هم گره می‌زند و در این بازروایی، آئین وار، نگاهی فراتر از جغرافیا دارد.

دوربینش در یک زمان، در یک جا و در یک منطقه‌گیر نمی‌کند و نمی‌ماند. جهش دارد. خیز بلندی که برداشته فراتر از تاریخ یک خطه است؛ و اینجاست که می‌بینیم این حماسه و همراهی مردمی رنگ آیین به خود می‌گیرد، تبلوری از عشق؛ و برقی از تلألوی باور، ایمان و آرمان در این همسرایی می‌درخشد.

فیلم‌های زیادی در این روزگار ساخته می‌شوند و راهی آرشیو‌ها می‌گردند چرا که درد ندارند. حس ندارند، تکنیکال صرف هستند. جوهره، روح و زخم ندارند، فاضلانه و فخرفروشانه‌اند، ادا و اطوارند؛ اما، دوربین «آقای دیندار» درد دارد.

از غریزه، هوش و حسی برخوردار است که آن را از جنس مردم و از متن و بطن جامعه می گیرد. پرشور است و این باعث می‌شود تا فیلم‌های وی بدل به صدای مردم شود. نکته اینجاست در این پژواک صدای مردم، در عین روایت زشتی‌ها، رنج‌ها، محنت‌ها و تلخی‌های فراوان مایوس نمی شوی، نومید نمی‌مانی، اخگری از آگاهی بر جانت ‌می‌نشاند و انبوهی از امید و همین این جنس آثار را از گرفتاری به بیماری های شخصی سینمای شبه روشنفکری و متظاهرانه مصون می دارد.

دیندار دروغ نمی گوید، لا‌پوشانی نمی‌کند، کلک نمی‌زند، چراغی بر می افروزد و نوری می‌اندازد تا جامعه به چشم خویشتن ببیند پس و پشت ها چه خبر است!

این دوربین تکلیف دارد، احساس مسئولیت می کند، برشی از زخم را نشان می‌دهد تا فریادش را بزند. طبیعی است که گاهی عصبانی است و گاهی مهربان. با تمام روح و جانش پای کار آمده است. برای همین محافظه کار و مصلحت اندیش نیست.

از مستند «قهرمان من کو» تا «مهار اژدها»، روایت‌ خرمشهر و مستند «از آزادی تا آبادی» و در «سیل بند»؛ در تمامی فیلم‌هایش روایت رنج و داغ و درد جامعه است.

این شور که در سر است ما را/ وقتی برود که سر نباشد!

انتهای پیام/ 

ارسال نظرات