به گزارش سرویس بسیج عشایری خبرگزاری بسیج، "شهید روضان مرادی” در سال ۱۳۵۰ در منطقه عشایری شهرستان گیلانغرب استان کرمانشاه در خانواده ای معتقد و مذهبی دیده به جهان گشود، وی پس از طی دوران کودکی و نوجوانی همواره در زندگی کمک کار خانواده بود و در تامین معاش زندگی به پدر و مادرش کمک می کرد.
دوران جوانی روضان دقیقاً مصادف شد با آغاز جنگ تحمیلی که وی در لبیک به ندای رهبر و مقتدای خود برای دفاع از ارزشهای اسلامی و انقلابی و صیانت از آب و خاک ایران اسلامی، عزمش را جزم و خاطرش را استوار گرداند و تصمیم گرفت عازم جبهه های حق علیه باطل شود.
حکایت ورود این شهید بزرگوار به جبهه جالب و شنیدنی است : به علت علاقه ای که خانواده به روضان داشتند و دوری وی از محفل گرم خانواده برایشان سخت بود و به علاوه سن و سال زیادی نداشت از عزیمت وی به جبهه جلو گیری میکردند.
تا جایی که مادرش از شدت علاقه اش به وی شناسنامه اش را پنهان کرده بود تا شاید با این کار مانع رفتنش گردد، اما وی بدور از چشم خانواده و با شناسنامه برادر بزرگترش خیدان مرادی، به صفوف رزمندگان در جبه های حق علیه باطل پیوست و دلاوریهایی از خود به نمایش گذاشت که هم اکنون روایت آنها زبان زد خیل عظیم همقطاران اوست.
شهید روضان مرادی در عملیات های مناطق غرب و جنوب کشور حضور فعال داشت، که در نهایت در عملیات کربلای ۵ منطقه شلمچه در اثر برخورد ترکش خمپاره در ۲۴ دی ماه ۱۳۶۵ در اوج شهامت و شجاعت و با جانفشانیهای بسیار به مقام رفیع شهادت نائل شد.
مادر شهید روضان مرادی می گوید: یک روز قبل از شهادتش به خانه آمد و آرام کنارم نشست و بعد از ابراز حرفهایی از سر دلداری و محبت اصرار به گرفتن ناخن دستانم کرد، ابتدا دلیلش را نگفت اما وقتی با اصرار من مواجه شد گفت: ((که مادر من به دلم افتاده که فردا شهید می شوم و نمی خواهم که وقتی در فراغم شیون کردی صورتت زخم و خونی شود ))
پیکر مطهر شهید والا مقام روضان مرادی هم اکنون در مزار شهدای گیلانغرب (طاقیل) و در جوار مزار، خیل شهدای این شهرستان در دل خاک آرام گرفته است.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد