صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

يکشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۲ - 23 July 2023
تبریز- نوزدهم آذر سال ۱۳۶۵ روز غمگینی برای رزمندگان گردان «حبیب بن مظاهر» لشکر ۳۱ عاشورا بود؛ چراکه «میرفتاح فتاح‌زاده» درحین آموزش غواصی به شهادت رسید و روحش به بهشت پرواز کرد.
کد خبر: ۹۴۵۰۶۶۵
|
۲۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۰:۲۷

به گزارش خبرگزاری بسیج از آذربایجان شرقی، حکایت شهدای مداح، حکایت حنجره‌های خونینی است که روزگاری با نوای گرم خود صفابخش مجالس حسینی رزمندگان اسلام در جبهه‌ها بودند و سرانجام در راه مراد خود حضرت سیدالشهداء (ع)، شربت شهادت نوشیدند.

«میرفتاح فتاح‌زاده میاندوآب» از جمله این ذاکران عاشق‌پیشه است؛ وی سوم مردادماه سال ۱۳۳۵ در تبریز دیده به جهان گشود.

او که خود از خاندان سادات بود، از نوجوانی به نماز و اهل‌بیت (ع) عشق و علاقه فراوانی داشت. پدرش «سید محمد» به تربیت فرزندانش اهمیت زیادی می‌داد. «میرفتاح» ۱۳ ساله بود که پدرش از دنیا رفت و مسئولیت او برای اداره خانه بیش‌تر شد.

پس از گرفتن دیپلم در آموزش و پرورش استخدام شد و شغل شریف معلمی را برگزید. «میرفتاح» پس از ازدواج، راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد و این درحالی بود که برادرش «میرصمد» نیز پاییز سال ۱۳۶۲ در عملیات «والفجر ۴» به شهادت رسیده بود.

برادر دیگرش می‌گوید: وقتی سید عازم جبهه بود، دختر کوچولویش گریه می‌کرد و ناراحت بود. هرچه به «میرفتاح» اصرار کردم که برادرت «صمد» به شهادت رسیده است و اکنون به خاطر فرزندانت در رفتن به جبهه عجله نکن؛ ولی او اعتقاد قلبی و عملی به هدفش داشت.

«میرفتاح» در اوقاتی که با رزمندگان برای استراحت در چادر حضور داشت، صحبت‌های ارزشمندی بیان می‌کرد. چند روز قبل از عملیات «کربلای ۴» نوحه‌هایی از شهدای عملیات «بدر» را از کتاب «پیام عاشورا» که «بیوک آسایش» منتشر کرده بود، برای نیرو‌ها خواند و حاضران سینه زدند. در مرثیه‌هایش سوز خاصی بود و خودش نیز اشک می‌ریخت. مدتی بعد برای فراگیری غواصی، به جمع غواصان پیوست؛ گرچه آموزش در رودخانه کارون در سرمای استخوان‌سوز خوزستان خیلی دشوار بود؛ اما «میرفتاح» با شوق زیاد در اول ستون حرکت می‌کرد و با سرود‌ها و نوحه‌هایش به رزمندگان روحیه می‌داد.

۱۹ آذر سال ۱۳۶۵ روز غمگینی برای رزمندگان گردان «حبیب بن مظاهر» لشکر ۳۱ عاشورا بود؛ چراکه «میرفتاح» درحین آموزش غواصی به شهادت رسید. روحش به بهشت پرواز کرد تا این‌بار بهشتیان را با نوای زیبای خود بهره‌مند سازد.

ارسال نظرات