به گزارش خبرگزاری بسیج، سید مهدی زرقانی در خراسان نوشت:
رهبر انقلاب اسلامی در جمع شاعران درباره زبان فارسی و بیتوجهی به آن در رسانه ملی ابراز نگرانی کردند. اهالی رسانه ملی، چه مجریها و چه کسانی که در سطوح بالاتر کار میکنند، با زبان فارسی آن چنان که باید آشنایی ندارند.
این آشنا نبودن در سطح مفردات کلمات نیست، در سطح ساختارهای نحوی درست است؛ یعنی وقتی صحبت میکنند، از ساختارهای نحوی رسا و صحیح استفاده نمیکنند. ساختار نحوی زبان، باید سالم و رسا باشد تا مفهوم به خوبی به مخاطب منتقل شود.
مشکل دیگر در صدا و سیما، استفاده از واژگان غیر ضروریِ فرنگی است؛ برخی کلمات آنقدر با زبان فارسی آمیختهاند که ما آنها را بیگانه حساب نمیکنیم. گاهی کلمهای در زبان فارسی داریم که سالها از آن استفاده میشده و زیباست و فقط به علت احساس واخوردگی نسبت به زبان بیگانه، آن را کنار میگذاریم.
برای نمونه سالهای سال است که کلمه «دروازهبان» را در زبان فارسی داریم که جا افتاده است، ولی گزارشگران از کلمه بیگانه «گُلِر» استفاده میکنند. این تنها نوعی خودباختگی فرهنگی است که تصور کنیم استفاده از واژههای بیگانه برای مان شخصیت به همراه میآورد.
نکته دیگر، زیرنویسهای خبر تلویزیون است که ساختار دستور زبان فارسی در آنها رعایت نمیشود و این یعنی مسئله توجه به زبان فارسی در صدا و سیما، شعاری و تبلیغاتی است. وقتی از اهمیت زبان فارسی می گویند، خیلی خوب صحبت میکنند ولی هنگامی که باید برای آن سرمایهگذاری کنند، به آن بیتوجهی میکنند؛ مثلاً فیلم نامههای تلویزیونی، نیاز به یک متخصص زبان فارسی دارد که متن آنها از نظر ساختارهای زبانی، ارزیابی شود ولی متاسفانه جای این متخصصها در صدا و سیما خالی است.
همچنین، نوع ادبی ترانه و اینکه چه ترانههایی باید در تلویزیون پخش شود، از مسائلی است که باید بررسی و آسیب شناسی شود. دور افتادن نسل جوان و نوجوان از شخصیتهای فاخر ملی و شاعران برجسته مانند سعدی، مولوی و حافظ باعث شده است به ترانههای سخیف و نازل گرایش پیدا کنند. هم اکنون صدا و سیما با امکانات و قابلیتهای ادبیات فارسی بیگانه است.
صدا و سیما باید با دانشکدهها و گروههای ادبیات فارسی، ارتباط برقرارکند تا بتوانیم شعر فاخر و مناسب شخصیت و خانواده ایرانی را از دل گنجینه عظیم ادب فارسی بیرون بکشیم. رهبر معظم انقلاب در سخنانشان در جمع شاعران، به فردوسی و نقش او در سرافرازی زبان فارسی اشارههایی داشتند.
فردوسی، نماد هویت و ملیت ایرانیان است. شخصیتی است که هم به هویت ملی توجه میکند و هم به مذهب و دین. او شاعری است که با صراحت تمام میگوید: «چنان دان که خاک پی حیدرم» اما بعضی از کج سلیقگیها در مدیریت، باعث میشود تقابلی بین فردوسی و دینداری قائل شوند و این تلقی پیش بیاید که اگر کسی به فردوسی توجه کند، آدم دینداری نیست.
همانطور که رهبری به درستی گفتند، اگر ملتی هویت نداشته باشد، چیزی برایش نمیماند. ما با استفاده از فردوسی و دیگر شخصیتهای فرهنگی میتوانیم هویت، فرهنگ و روح ایرانی را در جوانی که امروز در معرض هجوم اطلاعات رسانههای بیگانه قرار دارد، احیا و شخصیت قومی، ملی و فرهنگیمان را تقویت کنیم.