تآثیر سبک زندگی اسلامی در سلامت روان دانشجویان
فریبرز درتاج رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری بسیج گفت: اینکه شما سلامت روان دانشجویان را در سوالتان برجسته کردید احیاناً از اینجا نشأت میگیرد که دانشجویان را به عنوان قشری که نقش بسیار برجسته و منحصربه فردی به عنوان مديران و آينده سازان جامعه در آینده دارند، در نظر گرفتهاید که به حق هم همین است و لذا پرسش از سلامت روان آنها موضوع مهمی است. اما من میخواهم به شما بگویم که به لحاظ علمی و روش شناختی ما وقتی از سنجه سبک زندگی خانواده های مذهبی به عنوان یک متغیر مستقل کلان صحبت میکنیم باید متغیر وابسته را هم در همان سطح کلان ببینیم و نه سطح خرد. و لذا بهتر بود از تاثیر سبک زندگی خانواده های مذهبی روی سلامت روان آن خانوادهها سوال میشد. در عین حال دانشجو هم عضوی از خانواده است و اینکه سلامت روان دانشجویان که عموماً در دورۀ ذاتاً بحرانی جوانی به سر میبرند مورد سوال قرار گرفته در جای خودش قابل تقدیر است.
وی در ادامه افزود: قاعدتاً زندگی صنعتی و ماشینی شدۀ امروز به واسطه اینکه با خودش سبک زندگی خاص خودش را که همان سبک زندگی غربی است را آورده، جامعه ما را هم به تبع سایر جوامع انسانی با مسائل، مشكلات و فشارهای گوناگونی مواجه ساخته است هرچند جامعه ما یک جامعه اسلامی و با فرهنگ متعالی دینی است اما این فشارها، خانواده ها را ناچار به كسب مهارتهای فردی و اجتماعی در مواجهه با واقعیتِ زندگی اجتماعی میکند چرا که بنا به فرمایش امام خامنهای در بیانیه گام دوم انقلاب، سبک زندگی غربی در ایران، زیانهای بی جبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملت ما زده است و اتفاقاً ایشان مقابله با این پدیده شوم را وظیفهای جهادی و هوشمندانه دانسته که جوانان باید آن را حل کنند. از این منظر باز هم سوال شما و تاکید بر قشر جوان دانشجو، جای تقدیر دارد.
رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران به بررسی ابعاد مختلف سبک زندگی اسلامی پرداخت و اظهار کرد: سبک زندگی اسلامی در ابعاد اجتماعی، عبادی و اعتقادی قابل بحث است. اینکه رفتار ما با دیگران و فراتر از خود و خانوادهمان چگونه ساماندهی میشود مربوط به شاخص اجتماعی سبک زندگی اسلامی است. اینکه رابطه بین ما و خداوند متعال چگونه است به شاخص عبادی سبک زندگی اسلامی بر میگردد. و مفاهیم درونی که جزو لایههای زیرین عاطفی و شناختی هستند هم بعد اعتقادی این سبک زندگی هستند. مجموعه پژوهشهای روانشناختی انجام شده از نقش سبک زندگی اسلامی بر سلامت روانی و حتی جسمانی افراد حمایت کرده و حتی رضایتمندی و کیفیت زندگی افراد را هم ارتقاء داده است. بنابراین دادهها و شواهد تجربی نشان داده که سبک زندگی اسلامی اثربخشی لازم را در حوزه سلامت روان دارد.
استاد گروه روانشناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی با نقش رسانهها در ایجاد سبک زندگی اشاره و تصریح کرد: قاعدتاً نهادهای مختلفی در ایجاد این سبک زندگی نقش دارند که خانواده هم یکی از این نهادهاست و سایر نهادها مثل رسانه ها و نهاد آموزش هم باید به کمک نهاد خانواده بیایند. با درک همین ضرورت ما همواره در دانشگاه به همکارامان توصیه میکنیم که دانشجویان را در انتخاب موضوع پژوهشی به سمت موضوعات و بررسیهای اسلامی در روانشناسی سوق بدهند. بالاخره ما معتقدیم که یکی از مناسبترین راههای پیشرفت روانشناسی در ایران، استمداد از توان عظیم فرهنگ اسلامی است. لذا امر آموزش به عنوان عنصری که نقش بی بدیلی در تمامی شئون و دورههای زندگی برای خانوادهها به منظور برون رفت از فشارهای روانی و تأمین سلامت روانی دارد به ویژه برای قشر دانشجو حایز اهمیت است.
در تاج در ادامه به بیان اهمیت برنامه آموزش مهارتهای زندگی پرداخت و خاطر نشان کرد: امروزه بسیاری از روانشناسان و روان درمانگران معتقدند که آموزش مهارتهای زندگی مبتنی بر ارتقاء بهداشت روانی و آمادگی رفتاری، فرد را به رفتاری سالم و اجتماعی مجهز میكند. این آمادگی رفتاری میتواند با جهت گیریهایی همچون ارتقای توانائیهای روانی ـ اجتماعی دانشآموزان و افزایش احساس كفایت و كارآمدی آنان، قبل از سالهای ورود به دانشگاه در برنامههای آموزشی مهارتهای زندگی ایجاد شود.
فرض بر این است كه برای دستیابی به رفتارهای سالم، در درجه اول باید بر سلامت روانی و آمادگی رفتاری فرد اثر گذاشت. به این منظور برنامه آموزش مهارتهای زندگی باید به صورت مداخله درازمدت انجام شود و دوره متوسطه فرصت مناسبی برای چنین مداخلاتی میباشد. از این رو پیشنهاد مشخص بنده به عنوان یک متخصص در حوزۀ آموزش، این است که وزارت آموزش و پرورش برای موفقیت در انجام این کارکرد، مدارس را ملزم به استخدام یک روانشناس نماید تا در این صورت بتواند دانشآموزانی با اعتماد به نفس بالا، خودپندارۀ مثبت، کارآمد و مبتکر و خلاق به جامعه و مراکز آموزش عالی تحویل دهد. در این صورت است که نهاد آموزش و پرورش میتواند در کنار نهاد خانواده چنان قدرتی در ایجاد سبک زندگی اسلامی ایجاد کند که قدرت رسانههای غربی را در ارائه پادزهر سبک زندگی اسلامی کم اثر کند.
وی ادامه داد: بنده تمایل دارم با یک مثال بحث اثر سبک زندگی اسلامی در سلامت روان را جمعبندی کنم. اقامه نماز که یکی از شاخصههای مهم خانوادههای مذهبی است. نقش عمیق این فریضۀ الهی در ابعاد مختلف زیست جهان روانی و جسمانی در پژوهشهای داخلی و خارجی تبیین شده و از آن به عنوان درمان دردهاي روحي، اخلاقي و رفتاري نه تنها یک فرد بلکه یک جامعه یاد شده است. نماز، بزرگراه و آزادراهي است که خداوند آن را بدون عوارض در اختيار همه مخلوقات بشري قرار داده و آن را دژ استواري قرار داده كه میتواند هر جامعهای را در برابر تهاجم فرهنگي دشمنان حفاظت و صيانت كند.
امروزه در تقابل خانواده و رقیب تیز چنگی چون وسایل ارتباط جمعیِ جدید، قدرتِ پیروز از آنِ وسایل وسایل ارتباط جمعی همهگیر و همهجا حاضر نظام جهانی است که کانون مقدس و ارزشمدار خانواده را مورد هجمه فرهنگی قرار داده و با دستکاری در نظام ارزشی جوانان و نوجوانان، هم والدین را مضطرب و هم فرزندانشان را به دلیل استفاده بیش از حد و خارج از قاعده از این وسایل، در بیماری شایع قرن، یعنی اضطراب و نگرانی فرو برده و سلامت روان افراد و خانوادهها را به مخاطره انداخته است.
پژوهشها، نشانداده که نماز از نظر درمانی تأثیر بـه سـزایی در کاهش شدت تشنجات عصبی ناشی از فشار زندگی روزانه و پایین آوردن حالت اضطرابی افراد دارد. تا حدی که دکتر توماس هایسلوپ میگوید: «مهمترین ایجاد آرامش در روان و اعصاب انسان که من تاکنون شناختهام نماز است». با این تعبیر، نماز به عنوان یکی از مؤثرترین تکنیکهای آرامسازی در درمان بیماریهای روانی، باید توسط روانشناسان و مشاوران و روان درمان گران ما، در کمک به رهاییِ افراد از فشارها و گرفتاری ها، تجویز شود.
درتاج در پایان سخنانش عنوان کرد: در میان روان درمانگران، مـعروف است کـه یادآوری مشکلات و بازگویی آنها توسط بیمار، باعث کاهش شدت اضطراب میشود، از آنجایی که وضعیت روانی انـسان بـا آشکار کردن مشکلات در حضور یک روانشناس یا یـک دوسـت صمیمی رو بـه بـهبود میرود، تصور کـنید که همین انسان اگـر مشکلات خود را برای خدا بازگو کند و پس از هر نماز به مناجات با پروردگار و دعا و استغاثه به درگـاه او و طـلب یاری از او بپردازد، حالت روانی اش چقدر بهبود خواهد یافت. به عـلاوه باید تـوجه داشـت کـه دعـا و تضرع به درگاه خـداوند بـاعث کاهش شدت اضطراب می شود؛ زیرا خداوند متعال فرموده است: وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ: «مرا بخوانید تا (دعای) شما را مستجاب کـنم». به هـمین دلیـل است که دعا و نیایش به درگاه خداوند از شـدت اضـطراب انـسان کاسته و باعث آزاد شـدن نیروی روانی او می شود، نیرویی که قبلاً در زنجیرهای اضـطراب و نـگرانی مقید و زندانی بود. این تنها آثار یکی از مولفه های سبک زندگی اسلامی در ارتقای سلامت روانی است.
.