یادداشت وارده:

محققینِ منبرآرایِ استوار رای/یا منبری هایِ محقق نمایِ نازک طبع

تاریخ تشیع، مشحون است از بزرگانی که برای دفاع عالمانه از آن، سالهای سال رنج و سختی را به جان خریدند و در این مسیر از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. عالمان و دانشمندانی که سختی و محنت سفرهای متعدد...
کد خبر: ۹۲۴۶۱۳۰
|
۱۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۶:۱۶

به گزارش خبرگزاری بسیج،تاریخ تشیع، مشحون است از بزرگانی که برای دفاع عالمانه از آن، سالهای سال رنج و سختی را به جان خریدند و در این مسیر از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. عالمان و دانشمندانی که سختی و محنت سفرهای متعدد، استنساخ نسخ گوناگون، ساعتها مناظره و بحث با منکرین را متحمل شدند تا گزندی به مکتب تشیع وارد نشود و حقا در این راه به توفیقات فراوانی نیز دست یافتند.
اینان فرهیختگانی بودند که عمری را در تحقیق و تتبع صرف کردند و یافته هایشان را در قالب تالیفات و تصنیفات گوناگون به زیور طبع آراستند تا سند مکتوب عالمانه و رسا در سپهر مکتب تشیع باقی بماند و آیندگان این تراث را، چراغ راه خود نموده و از ابطال مبطلین و انکار منکرین نهراسند.
لذا کارنامه سراسر علمی و تحقیقی ایشان، گواهی است بر سال‌ها تدقیق و مطالعه فنی که گاهی مطالعه این آثار، خصم شان را به تحسین وا داشته است. حال اگر با این وصف، هنگامی که این تبار از علما، اهل سخنوری و خطابه نیز می گشتند و بر منبر سخن تکیه می زدند، حقا منبر آرا بودند و هیچ گاه به واسطه مدح و تایید دیگران، صاحب جایگاه خطابه نمی گشتند.
امثال علامه مجلسی رضوان الله علیه که بی شک یکی از مصادیق بارز این تبار از علماست از جمله بزرگانی است که با وجود تالیفات فراوان و فوق العاده، اهل سخن نیز بود و حتی از ممتازین سخنوران عصر خود به حساب می آمد.
سيد نعمت الله جزايرى كه از نامي‌ترين شاگردان اوست، مي‌گويد:‌ «هنگامى كه در مسجد جامع اصفهان مردم را موعظه مي‌كرد هيچ كس فصيح‌تر و خوش كلام تر از او نديدم. »
یا نمونه بارز دیگر آن علامه امینی اعلی الله مقامه که عمر گرانمایه خود را در راه تالیف کتاب الغدیر به ‌عنوان تراث علمی مستحکم در راستای اثبات حقانیت ولایت امیرالمومنین علیه السلام گذراند و بعلاوه این جایگاه خطیر، در مقام سخنرانی و سخندانی از خطبای بنام و شهیر عصر خود قلمداد می گشت. هنوز فریادها و صلای غیورانه اش بر فراز منبر، گوش نواز است و بحمدالله در نرم افزار آثار علامه امینی محفوظ مانده است.
اینان و امثال شان، حقیقتا محققین منبر آرای استوار رای بودند که گفتارشان در جایگاه منبر، نشان از بحار مواج علم در سینه هاشان و در تالیفاتشان داشت.
اما مع الاسف امروزه و در عصر حاضر مواجهیم با پدیده‌ای که دقیقا برعکس سیره این سلف صالح است. منبرهایی که خود را محقق معرفی می کنند و ادعای مطالعات چندین ساعت در روز و تتبعات فراوان دارند ولی در عمل، حتی از سابقه تالیف جزوه مختصر علمی هم بی بهره اند. اینان به استناد این روایت شریف:
«قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: ... آفَةُ الْعُلَمَاءِ ثَمَانِیَةُ أَشْیَاءَ الطَّمَعُ وَ الْبُخْلُ وَ الرِّیَاءُ وَ الْعَصَبِیَّةُ وَ حُبُّ الْمَدْحِ وَ الْخَوْضُ فِیمَا لَمْ یَصِلُوا إِلَی حَقِیقَتِهِ وَ التَّکَلُّفُ فِی تَزْیِینِ الْکَلَامِ بِزَوَائِدِ الْأَلْفَاظِ وَ قِلَّةُ الْحَیَاءِ مِنَ اللَّهِ وَ الِافْتِخَارُ وَ تَرْکُ الْعَمَلِ بِمَا عَلِمُوا.»
امام صادق علیه السلام فرمودند: «... آفت دانشمندان ده چیز است که علم را نابود می‌کند: ۱. طمع، ۲. بخل، ۳. ریا، ۵. عصبیّت، ۶. دوست داشتن ستایش ۷. فرو رفتن در چیزی که به حقیقتش نمی رسد، ۸. تکلف در زینت دادن سخن با حرفهای اضافی، ۹. کم شرمی از خدا، ۱۰. افتخار و عمل نکردن به علمش.»
حسب فرمایش امام صادق علیه السلام گرفتار دو آفت اهل علم یعنی؛ دوست داشتن مدح و ستایش دیگران و تکلف در زینت دادن سخن با حرفهای اضافی شدند، که اگر غیر از این رخ دهد بارها و بارها و از طرق گوناگون، ابراز ناراحتی و مظلومیت می کنند. چه آنکه امروز که رسانه‌ای به نام اینستاگرام در اختیار همه قرار گرفته است و ایشان نیز صاحب صفحه ای در این رسانه شدند و در خلوت های شان به یکدیگر بابت فالورهایشان مباهات نیز می نمایند و به هم صنفان خود فخر می فروشند؛ در پاسخ نقدی از کلامشان پست های متعدد در مظلومیت نمایی و ابطال غیرعلمی نقدشان گزارده و ندای وا اسلاما سر می‌دهند. شاید عده‌ای بگویند که اشکالی ندارد، در عوض محتوای کلامشان مفید است و در راستای اعتلای کلمه تشیع است، بله در این مسئله بحثی نیست، اما در اینگونه رفتارها، حرفها و نقدهای متعدد نهفته است؛
اولا: آیا ایشان جایگاه علمی معتنابهی اگر دارند و مدعی آن هستند، باید محققانه و عالمانه پاسخ دهند و با تاسی از بزرگان شیعه همچون علامه امینی در کتب و تالیفات شان پاسخ را منقح کنند و به صورت سند مکتوب در اختیار جوامع علمی قرار دهند، نه در قالب پست اینستاگرامی چند خطی که نه وجاهت علمی و تحقیقی دارد و نه می تواند سند محسوب گردد، چرا که هر لحظه می‌تواند دستخوش تغییر و یا حذف قرار بگیرد.
ثانیا: اگر جایگاه علمی و تحقیقی ندارند پس چرا از آن دم می زنند و جایگاه منبر علمی را اشغال می‌نمایند؟
ثالثا: اگر منبری صدوق و مستفید از روایات نورانی اهل بیت علیهم السلام و نیز کلام بزرگان دین اند، که اینگونه هم هست، پس چرا به این مرتبت افتخار نمی کنند و این جایگاه را دون شان خود بر می شمرند. هرگاه در مجمع علمی معتبری توانستند راه یابند و صاحب تالیفات و مقالات سدید علمی شدند، بحث متفاوت است و لی اگر نیستند به صواب آن است که حد و جایگاه خود را بشناسند ...
اما متاسفانه اگر این روند ادامه یابد، سبب می گردد منابر مجالس شیعی امروز و یا حتی رسانه ملی، جایگاه عرضه اندام اشخاصی گردد که تابع مدح و تایید مخاطبین اند . به همین واسطه گفتاری را به زبان می رانند که گاهی مخالف صددرصد موازین شیعه است.
این آسیب در آینده می‌تواند خطرات اعتقادی بزرگی را در معارف مکتب ایجاد کند. کاش دلسوزانی در این رابطه، مشفقانه ورود کنند و نگذارند منبرهای عوام زده مکانت خطیر منبر واقعی را به مخاطره اندازد.

زندگی نامه علامه مجلسی ج ۱ ص ۱۴۸

[1] مصباح الشریعه ص ۲۰، بحار الانوار ج 2  ص 52 ح 18

[1] فِیمَا أَوْصَی بِهِ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ابْنَهُ علیهما السلام: یَا بُنَیَّ إِنَّهُ لَا بُدَّ لِلْعَاقِلِ مِنْ أَنْ یَنْظُرَ فِی شَأْنِهِ فَلْیَحْفَظْ لِسَانَهُ ... (أمالی الطوسیّ ج ۱ ص ۱۴۶)

*حسام نجفی

ارسال نظرات