خبرگزاری بسیج: استاد عبدالمجید فرائی، شاعر پیشکسوت و آئینی کشورمان شعری با عنوان " شط خون "سروده است.
خبرگزاری بسیج:
استاد عبدالمجید فرائی، شاعر پیشکسوت و آئینی کشورمان شعری با عنوان " شط خون " را سروده است که در ادامه با هم می خوانیم :
روزعاشورا،چنان دل های ماآتش گرفت
غم سراپا شعله ور، جان عزاآتش گرفت
هیچ درمانی ندارد ، این غم جان سوزما
چون که زین ماتم،دل آل عباآتش گرفت
چون که زین ماتم،دل آل عباآتش گرفت
هرکه وجدان داشت،اندوه گران،جانش فتاد
فطرت بیدار ، از این ماجرا ،آتش گرفت
فطرت بیدار ، از این ماجرا ،آتش گرفت
می شود آرام شد امروز، ای آزاد مرد؟
جان هر بیگانه ی درد آشنا ،آتش گرفت
جان هر بیگانه ی درد آشنا ،آتش گرفت
حرمله ،تیری رها کرد ازکمان کینه اش
شدسه شعبه تیر،باخون خدا آتش گرفت
شدسه شعبه تیر،باخون خدا آتش گرفت
دست عباس از بدن افتاد ، در شط فرات
شط خون،درسوگ آن،کان وفاآتش گرفت
شط خون،درسوگ آن،کان وفاآتش گرفت
ازعلی اکبر چه گویم،شبه پیغمبر،چه کرد
هرکه دیدآن سرو خوبان،بی صداآتش گرفت
هرکه دیدآن سرو خوبان،بی صداآتش گرفت
قاسم آن دردانه ی حق باورسودای عشق
شیر مردی بود ، در دام بلا ، آتش گرفت
شیر مردی بود ، در دام بلا ، آتش گرفت
جمله ی احباب،جان کردند،قربان حسین"ع"
جان به قربان حسینی که جدا آتش گرفت
جان به قربان حسینی که جدا آتش گرفت
آسمان نالید ، باید گفت : می نالد هنوز
آن زمان که ، خیمه گاه کربلا آتش گرفت
آن زمان که ، خیمه گاه کربلا آتش گرفت
نظم وشعر و قافیه، آمدبه تنگ ازفرط غم
در عزا ، گلواژه های شعرها آتش گرفت
در عزا ، گلواژه های شعرها آتش گرفت
خلوتی دور ازنظر، نالید شاعرغصه خورد
با خلوص و بی ریا ،بی مدعا آتش گرفت
با خلوص و بی ریا ،بی مدعا آتش گرفت
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار