آیت‌الله صادق آملی لاریجانی با قدردانی از دکتر محمد رضا حسنی آهنگر، رئیس دانشگاه امام حسین(ع) و کسانی که زمینه برگزاری این همایش مهم را مهیا کرده اند به تشریح مسئله نفوذ، پرداخت و خاطرنشان کرد: این موضوع به دلیل نتایج و آثار مترتبه بر آن، باید مطمح نظر همه بویژه فرهیختگان قرار بگیرد.
وی جریان روشنفکری و ترویج سکولاریسم را یکی از شیوه‌های نفوذ فرهنگی دانست و افزود: در دوره اصلاحات مسئولان رده بالای دولت یک جریان روشنفکری براه انداخته بودند و کار اصلی آنها این بود که با رنگ و لعاب زیبا، بنیان های فکری نظام را از بن برچینند.
آیت الله صادق آملی لاریجانی با اشاره به اینکه باور این پدیده، مسئله مهمی است که مسئولان ما نسبت به اساس نفوذ تردیدی ندارند، تصریح کرد: برای ما روشن است که نظام سلطه و کشورهای غربی در صدد نفوذ هستند و می خواهند انقلاب را از اهداف اصلی خود بازدارند، در یک جاهایی هم این نفوذ صورت گرفته است اما متاسفانه عده ای مسئله نفوذ را باور ندارند و عده ای هم خودشان را به عدم باور می زنند و تشکیک می کنند که توهم یا واقعیت است.
وی افزود: این موضوع نظیر شبیخون فرهنگی است که سالها پیش مقام معظم رهبری به خوبی تشیخص دادند و اعلام کردند که شبیخون فرهنگی در کار است و دلسوزان را دعوت به شناسایی این شبیخون فرهنگی و مقابله با آن کردند. امروز هم با شائبه این فکر مواجه هستیم و از برخی پشت پرده‌های نفوذ هم اطلاع داریم و مثل روز برایمان روشن است که جریان نفوذ در کار است؛ بنابراین وظیفه ما این است که نفوذ را باور کنیم.
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: نفوذ، مجاری مختلفی دارد و در سطوح فرهنگی و عقیدتی، ایدئولوژیکی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی اتفاق می افتد و کسانی که معتقدند در سطح فرهنگی نفوذ وجود ندارد، خوب است به حرکتهایی که در سطح کشور صورت گرفته است، نگاه کنند.
وی خاطرنشان کرد: یکی از اهداف اصلی نفوذ، خود جمهوری اسلامی ایران است، اما منحصر به جمهوری اسلامی هم نیست. عده ای از کشور ها ادعا می کنند اسلامی هستند در حالی که نظام سیاسی آنها اسلامی نیست.
لاریجانی به تبیین نفوذ فرهنگی در کشور پرداخت و گفت: در دوره اصلاحات جریانی را فقط برای عبور از خطوط قرمز، در کشور تبلیغ کردند. در دوره اصلاحات و یا غیر اصلاحات عده ای از روشنفکران را مطرح و از آنها حمایت می کردند. در این دوره عده‌ای از دولتی ها که به خارج از کشور سفر می کردند روزنامه های زنجیره ای همان یک جریان روشنفکری راه انداختند که سخنان آنها را با رنگ و لعاب زیبا، بنیانهای فکری نظام جمهوری اسلامی را یک به یک بزنند.
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: ترویج نسبی گرایی، سکولاریسم و بحث جدایی دین از سیاست را مطرح کردند و هر چه توانستند نوشتند؛ یک آقایی هم به عنوان فیلسوف کتاب تردید را نگارش کرده بود، در این کتاب به فیلسوف های غربی متوسل شد که بسیاری از مطالب آن هم خلاف واقع بود.
لاریجانی اذعان کرد: روزنامه ها و مجلاتی که پول از وزارت ارشاد می‌گرفتند، سکولاریسم را ترویج می کردند؛ وزارت ارشاد باید در طریق ترویج ارزش های الهی تلاش کند و در راستای اجرای اصل سوم قانون اساسی که دولت جمهوری اسلامی باید با تمام مظاهر تباهی و فساد مقابله و از ارزش های اسلامی دفاع کند موظف بودند اما متاسفانه اینها سکولاریسم را ترویج می کردند و در همان زمان، وزیر ارشاد در مقابل رهبری گفت: من در این زمینه وظیفه ای ندارم و وظیفه حوزه ها است در حالی که اصل دوم قانون اساسی را که قسم خوردند قبول دارند و موظف به اجرای آن هستند.
رئیس قوه قضائیه اظهار داشت: با یکی از فضلای حوزه در سالهای قبل رفاقت داشتم، در رابطه با یکی از روشنفکران عنوان شد که او آدم منحرفی است؛ اما ایشان گفت: چرا این فرد منحرف است؟ گفتم چون یکی از موضوعاتی که ترویج می کند،سکولاریسم است. گفت: مگر چه می گوید؟ گفتم: می گوید دین از سیاست جداست. گفت: خوب راست می گوید. ببینید یک فاضل حوزه چون نمی داند دنباله این حرف چیست، می گوید مگر سکولاریسم بد است؟ وقتی که تفکرات خود را به یک فاضل حوزوی اینگونه تلقین می کنند؛ ببینید نتایج ترویج این تفکر در دانشگاه ها و بر روی نسل جوان چگونه است.
لیبرال دموکراسی آخرین اندیشه بشری است که در باب نظام سیاسی مطرح شد. کسانی که اهل فکر بودند، می دانستند نظام لیبرال دموکراسی در درون خودش پارادوکس هایی دارد. ریشه خیلی از همین حرف ها ترویج مدرنیته و تجدد است و خیلی از حرف های دیگر از همین موضوع نشات می گیرد.
وی ادامه داد: تجدد یا مدرنیته اصول و بنیانهایی دارد و عده ای نزاع مدرنیته و سنت را مطرح کردند و این بحث ها را در مجلات روشنفکری درج کرده و رواج دادند بدون اینکه اساس بحث تجدد و مدرنیته را مطرح کنند.
رئیس قوه قضائیه با اشاره به بحث عقلانیت ابزاری گفت: عده ای معتقدند تجدد، عقلانیت را به عنوان تمام هسته مرکزی قرار داده است. یعنی عقلانیت را از تبیین معیارهای مهم زندگی و اهداف نهایی و غایی آن به سمت ارزشی که خود فرد انتخاب کرده است، سوق می‌دهد.
وی مصرف گرایی را مصداق بارزی از این موضوع دانست و گفت: مصرف گرایی از القائات تجدد در مغرب زمین بوده و برخلاف اصول اسلامی است و ارزش محسوب نمی شود. با ترویج مصرف گرایی فضایی را ایجاد کرده اند که به انسان مهلت نمی دهد فکر کند؛ فضا را برای جوان ها و افراد میانسال به گونه ای درست کرده اند که فرصت فکر کردن پیدا نمی کند و همه اینها از عوارض تجدد و مدرنیته است.
رئیس دستگاه قضا تاکید کرد: با وصله پینه کردن تفکرات غربی چیزی نمی توانیم تحصیل کنیم، بروند ایده هایی از غرب بیاورند و پیوند بزنند نمی شود؛ باید مؤلفه های تفکر غربی را که نحوه ای از حیات را پدید آورده تحلیل کنیم. نگاه توحیدی و حیات توحیدی نحوه حیات است.
آیت الله لاریجانی افزود: ما دو نحوه حیات را می توانیم ترسیم کنیم که یکی حیات قرآنی منبعث از نگاه توحیدی و آثار عظیمی است که در عالم اقتصاد، سیاست، فرهنگ و روابط اجتماعی خواهد گذاشت و دیگری نگاه مدرنیته و تجدد است.
رئیس دستگاه قضا با طرح این سوال که چرا نظام سلطه به دنبال نفوذ در جمهوری اسلامی ایران است، گفت: پاسخ من این است که اولا جمهوری اسلامی ایران امروز به یک قدرت عظیم در منطقه تبدیل شده است و قدرت نظامی و توانمندی تاثیرگذاری بر منطقه را دارد؛ اما نظام سلطه درمسئله نفوذ انگیزه مهمتری دارد و فقط مسئله آن قدرت نظامی ایران در منطقه نیست؛ البته از این موضوع هم می هراسد اما باید در نظر داشت که جمهوری اسلامی ایران یک نظام منسجم، پایدار و تأثیرگذار است و نظام فکری دارد که نحوه ای از حیات را منبعث از نگاه توحیدی عرضه کرده است.
وی اظهار کرد: اولین حرف در اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که میثاق ملی کشور است، این است که اساس نظام جمهوری اسلامی توحید است که آثار و لوازم آن با نظام سلطه متفاوت است و آنها این آثار و لوازم را در نظام جمهوری اسلامی دیده اند؛ لذا از طریق نفوذ می خواهند این نظام را از درون بپاشند.
نگاه توحیدی اقتضائاتی دارد، اگر می خواهیم پادزهری نسبت به زهر دشمن در جریان نفوذ داشته باشیم، باید به رکن اساسی یعنی یاد حق و نگاه توحیدی توجه کنیم. در روایات نیز تاکید شده است که ذکر موت بالاترین عبادت است و این بیدارباشی برای انسانها است.
آیت الله آملی لاریجانی خطاب به علما، روحانیون و اساتید دانشگاه ها گفت: بحث نفوذ را در کلاس ها برجسته کنیم تا دانش آموزان، دانشجویان و سایر مردم نسبت به موضوع سکولاریسم بی تفاوت نشوند.
