کتاب «اسلام ستیزی غرب و کلیسا» اثر سیدهادی خسروشاهی با محوریت اسلام هراسی و اسلامستیزی روانه بازار کتاب شد.
به گزارش خبرگزاری بسیج، کتاب «اسلامستیزی غرب و کلیسا» نوشته استاد سید هادی خسروشاهی به همت انتشارات کلبه شروق قم منتشر شد.
نویسنده کتاب که از نویسندگان باتجربه حوزه علمیه قم و از شاگردان امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی(ره) است و به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در واتیکان فعالیت میکرده است، پس از نگارش «واتیکان، دنیای اسلام و غرب» و ترجمه «پژوهشی درباره انجیل و مسیح» نوشته آیتالله کاشف الغطاء، به مسأله اسلام ستیزی غرب و کلیسا پرداخته است.
امپریالیسم غرب در کلیت خود، با همکاری عملی «واتیکان» و بخش اعظم ارباب کلیسا در بلاد دیگر، تا آنجا که در توان دارند، بر مسأله «اسلامهراسی» در همه جای جهان، به ویژه کشورهای غربی ـ اعم از اروپا و آمریکا ـ دامن میزنند تا آنجا که هم اکنون از مرحله اسلام هراسی، به فاز «اسلامستیزی»! رسیدهاند و با استفاده از وسایل و ابزاری که در اختیار دارند، به این توطئه شوم و ضد اخلاقی خود ادامه میدهند. این کتاب شامل چند بحث این فعال باتجربه و صاحب نظر مسائل بینالمللی در این رابطه است که به مناسبتهای مختلف تهیه شده و میتواند ماهیت توطئه و عاملان اصلی آن را افشا کند.
«اسلامهراسی» و یا به عبارت روشنتر «اسلام ستیزی» پدیده جدیدی در غرب مسیحی نیست. از زمان ظهور اسلام، به تعبیر قرآن مجید، «احبار و رهبان» همواره در حال توطئه بر ضد اسلام و مسلمین بودهاند، که بعدها و از زمانهای بسیار دور همچنان ادامه یافته و در دوران جنگهای صلیبی و قتل عام مردم مسلمان به فتوای پاپها و مأموران کلیسا، به مرحله تکاملی خود رسیده است.
در عصر ما، علاوه بر اینکه جنگهای صلیبی نیابتی در اغلب کشورهای اسلامی ـ عربی ـ آفریقایی ادامه دارد و همه روزه هزاران مسلمان بیگناه توسط مزدوران عرب و غرب با سلاحهای اهدایی امپریالیسم غرب و صهیونیسم بینالمللی قتل عام میشوند، در این میان پدران روحانی و در رأس آنها عالیجناب پاپ به دعا و نیایش ـ فقط برای مسیحیان ـ و به برکتبخشی و قدیسسازی مشغولند و گویا از فجایع ضد بشری همکیشان خود، اصولاً آگاه نیستند. اسلامهراسی کنونی در غرب بر ضد هر کسی که مسلمان نامیده میشود و یا فقط پوشش اسلامی دارد، به طور گستردهای ادامه داشته و در عمل تبدیل به اسلامستیزی شده است.
به نظر استاد خسروشاهی، نویسنده کتاب «اسلام ستیزی غرب و کلیسا»، موج جدید اسلام ستیزی با یک سخنرانی جناب ژوزف راتزینگر یا پاپ بندیکت شانزدهم، پاپ سابق، علیه پیامبر اکرم(ص) به این دشمنی، جنبه رسمی و علنی داد و جورج بوش پسر، رئیس جمهور اسبق آمریکا، همزمان و به صراحت از «جنگ مقدس» ـ صلیبی ـ سخن گفت و پس از این مقدمه چینیها، توطئه تجاوز رسمی و علنی بر ضد کشورهای اسلامی آغاز شد و صدها هزار نفر از مسلمانان در کشورهای عراق، سوریه، افغانستان، یمن، لیبی، لبنان و... با هجوم وحشیانه جنایتکاران صلیبی عصر ما، قتل عام شدند که هنوز هم این جنایات به شکل روشن و آشکاری در این کشورها ادامه دارد.
او در پایان مقدمهاش بر این کتاب مینویسد: «متأسفانه واتیکان در قبال اسلام هراسی و اتهامات بر ضد مسلمانان، نه تنها موضعی قاطع و رسمی نمیگیرد، بلکه خود به نحوی پنهان یا آشکار، با همکاری امپریالیسم، آتشبیار معرکه است و آنوقت باید پرسید چگونه از گفتگوی بین ادیان و «حوار مسیحی ـ مسلمان» سخن میگوید؟»
کتاب «اسلام ستیزی غرب و کلیسا»، متن یک سخنرانی، یک گفتگو، یک مقاله و چند یادداشت کوتاه استاد خسروشاهی درباره «اسلام هراسی» و «خشونت مسیحیان در طی قرون مختلف» است که با توجه به اهمیت آن و برنامه ریزی جدی برای مقابله با آن، در قالب کتاب حاضر منتشر شده است.
بخش اول کتاب با عنوان «اسلام ستیزی غرب: استشراق و مستشرقین»، متن سخنرانی استاد خسروشاهی در انجمن علمی ادیان حوزه علمیه قم است. استاد خسروشاهی در این سخنرانی، برای استشراق (شرق شناسی) چهار مرحله ترسیم کرده است: 1. مرحله استشراق مذهبی و رابطه آن با تبشیر، 2. مرحله نظامی و آثار جنگهای صلیبی بر استشراق، 3. مرحله سیاسی استعماری برای استشراق، 4. پدیده استشراق علمی و آکادمیک.
وی علیرغم تقدیر از تلاش خالصانه و صادقانه معدود مستشرقین، معتقد است که مراحل سه گانه استشراق در همه مراحل با اسلام ستیزی و مسلمانکشی همراه بوده است و اسلام ستیزی غرب در مرحله چهارم نیز علیرغم استشراق علمی، با شدت بیشتر و شکلی دیگر، همچنان ادامه یافت و ادامه دارد که به صورت فشار بر مسلمانان در همه کشورهای اسلامی و منع آنها از پوشش اسلامی و تضییع حقوق قانونی و انسانی آنها میتوان دید. وی در پایان این گفتار، خواستار انجام تحقیقات جدی و عمیق در دو موضوع: «استشراق و مستشرقین» و دیگری «تبشیر مسیحیگری» (به ویژه در ایران و از زمان قاجار تاکنون) شد.
بخش دوم کتاب، گفتگوی مجله «تاریخ در آئینه پژوهش» با استاد درباره «سابقه و ریشه تاریخی دشمنی دستگاه پاپی با اسلام» است. ایشان معتقد است که متأسفانه موضعگیری پاپ و واتیکان در قبال حوادث جهان اسلام در راستای اهداف سیاسی ـ نظامی سرمایهداری و امپریالیسم غربی است. ایشان در این گفتگو بیان میکند که غرب در کلیت خود، ماهیت نژادپرستانهای دارد و اکنون پیشرفت مسلمانان و توسعه و گسترش نفوذ اسلام در اروپا و آمریکا و گرایش اندیشمندان و روشنفکران غربی به اسلام، به اضافه اسلام آوردن مستمر انبوهی از افراد عادی مسیحی در غرب و آفریقا و آسیا و نیز رشد و ازدیاد جمعیت مسلمانان در اروپا، و عواملی از این قبیل، باعث شده که آنها نگران نفوذ و سلطه مسلمانان شده و به آغاز جنگ صلیبی جدید روی آوردند.
استاد خسروشاهی معتقد است که کشورهای غربی، بخش سیاسی ـ نظامی تهاجم بر ضد مسلمانان را اداره میکنند و پاپ و کلیسا مأموریت هجمه فرهنگی ـ مذهبی بر ضد مسلمانان را عهده دار شدهاند. نشر کاریکاتورهای اهانت آمیز در جراید غربی و نمایش فیلمهای زننده بر ضد پیامبر اعظم(ص) نشان دهنده عمق توطئهای است که غرب در کلیت خود، بر ضد اسلام و مسلمانان تدارک دیده است.
بخش سوم کتاب مقالهای از استاد خسروشاهی درباره «جنگهای صدر اسلام و جنگهای صلیبی» است که استاد در آن به این اتهام قدیمی که «اسلام دین جنگ و جهانگشایی بوده و به زور شمشیر پیش رفته است» پاسخ شایسته و متقن داده است؛ اتهامی که قرنهاست دشمنان اسلام و در رأس آن پاپها و ارباب کلیسا آن را تکرار کردهاند و در زمان ما هم طبق پروژه اسلامستیزی سازمان سیا و دیگر نهادهای وابسته به امپریالیسم جهانی، به اوج خود رسیده است. استاد خسروشاهی در این مقاله ابتدا به دیدگاه تورات و عهد قدیم و عهد جدید درباره جنگ و انگیزههای آن و چگونگی آن را پرداخته است و سپس آمار آدمکشیها و خونریزیهایی که در قرون گذشته به دست یهودیان و نصارا انجام شده است را بیان میکند و سپس بحث «جهاد در اسلام» و انگیزههای آن و جنگهای صدر اسلام را تبیین میکند و این دو را با هم مقایسه میکند تا نشان دهد که غربیان به دروغ و غلط، اسلام را دین جنگ و خشونت و خونریزی معرفی کردهاند، در صورتی که واقعیتهای تاریخی، خلاف این مطلب را ثابت میکند و پس از بررسی کامل مخاطبان خواهند فهمید که تنها دین صلح و همزیستی جهانی، دین اسلام است و بس. این مقاله نخست در سال 1348 تحریر شد و در سالنامه «سیمای اسلام» و نشریه «دارالتبلیغ اسلامی» چاپ شد.
پایان بخش کتاب هم سه یادداشت کوتاه است با عناوین «سابقه اسلامستیزی» (نوشته شده در عید غدیر سال 1387)، «توطئه مذهبی ـ سیاسی مسیحیت افراطی!» (گفتگویی کوتاه با خبرگزاری قرآن ایران (ایکنا))، در تاریخ خرداد 1394 در نقد سخنان پاپ بندیکت شانزدهم) و «آیین شمشیر کدام است؟» (یادداشتی در پاسخ به تهمت ناجوانمردانه مبشران مسیحی و مستشرقان به اسلام درباره «اسلام به زور شمشیر پیش رفته است».)
استاد خسروشاهی در یادداشت آخر بیان میکند کسانی که میگویند «اسلام به زور شمشیر پیش رفته» نظری جز اسلامستیزی و کینهدوزی ندارند و واقعیتهای تاریخی گذشته و حوادثی که در عصر ما به وقوع پیوسته، این ادعای ناجوانمردانه را تکذیب میکند.
فهرست اعلام، اماکن و کتب هم به کار ارزش بیشتری داده و مطالعه و فیشبرداری و تحقیق آن را برای محققان و مخاطبان آسانتر ساخته است.
کتاب «اسلام ستیزی غرب و کلیسا» در 104 صفحه، قطع رقعی، تیراژ 1000 نسخه و قیمت 4000 تومان در زمستان 1395 از سوی انتشارات کلبه شروق منتشر شده است.
نویسنده کتاب که از نویسندگان باتجربه حوزه علمیه قم و از شاگردان امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی(ره) است و به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در واتیکان فعالیت میکرده است، پس از نگارش «واتیکان، دنیای اسلام و غرب» و ترجمه «پژوهشی درباره انجیل و مسیح» نوشته آیتالله کاشف الغطاء، به مسأله اسلام ستیزی غرب و کلیسا پرداخته است.
امپریالیسم غرب در کلیت خود، با همکاری عملی «واتیکان» و بخش اعظم ارباب کلیسا در بلاد دیگر، تا آنجا که در توان دارند، بر مسأله «اسلامهراسی» در همه جای جهان، به ویژه کشورهای غربی ـ اعم از اروپا و آمریکا ـ دامن میزنند تا آنجا که هم اکنون از مرحله اسلام هراسی، به فاز «اسلامستیزی»! رسیدهاند و با استفاده از وسایل و ابزاری که در اختیار دارند، به این توطئه شوم و ضد اخلاقی خود ادامه میدهند. این کتاب شامل چند بحث این فعال باتجربه و صاحب نظر مسائل بینالمللی در این رابطه است که به مناسبتهای مختلف تهیه شده و میتواند ماهیت توطئه و عاملان اصلی آن را افشا کند.
«اسلامهراسی» و یا به عبارت روشنتر «اسلام ستیزی» پدیده جدیدی در غرب مسیحی نیست. از زمان ظهور اسلام، به تعبیر قرآن مجید، «احبار و رهبان» همواره در حال توطئه بر ضد اسلام و مسلمین بودهاند، که بعدها و از زمانهای بسیار دور همچنان ادامه یافته و در دوران جنگهای صلیبی و قتل عام مردم مسلمان به فتوای پاپها و مأموران کلیسا، به مرحله تکاملی خود رسیده است.
در عصر ما، علاوه بر اینکه جنگهای صلیبی نیابتی در اغلب کشورهای اسلامی ـ عربی ـ آفریقایی ادامه دارد و همه روزه هزاران مسلمان بیگناه توسط مزدوران عرب و غرب با سلاحهای اهدایی امپریالیسم غرب و صهیونیسم بینالمللی قتل عام میشوند، در این میان پدران روحانی و در رأس آنها عالیجناب پاپ به دعا و نیایش ـ فقط برای مسیحیان ـ و به برکتبخشی و قدیسسازی مشغولند و گویا از فجایع ضد بشری همکیشان خود، اصولاً آگاه نیستند. اسلامهراسی کنونی در غرب بر ضد هر کسی که مسلمان نامیده میشود و یا فقط پوشش اسلامی دارد، به طور گستردهای ادامه داشته و در عمل تبدیل به اسلامستیزی شده است.
به نظر استاد خسروشاهی، نویسنده کتاب «اسلام ستیزی غرب و کلیسا»، موج جدید اسلام ستیزی با یک سخنرانی جناب ژوزف راتزینگر یا پاپ بندیکت شانزدهم، پاپ سابق، علیه پیامبر اکرم(ص) به این دشمنی، جنبه رسمی و علنی داد و جورج بوش پسر، رئیس جمهور اسبق آمریکا، همزمان و به صراحت از «جنگ مقدس» ـ صلیبی ـ سخن گفت و پس از این مقدمه چینیها، توطئه تجاوز رسمی و علنی بر ضد کشورهای اسلامی آغاز شد و صدها هزار نفر از مسلمانان در کشورهای عراق، سوریه، افغانستان، یمن، لیبی، لبنان و... با هجوم وحشیانه جنایتکاران صلیبی عصر ما، قتل عام شدند که هنوز هم این جنایات به شکل روشن و آشکاری در این کشورها ادامه دارد.
او در پایان مقدمهاش بر این کتاب مینویسد: «متأسفانه واتیکان در قبال اسلام هراسی و اتهامات بر ضد مسلمانان، نه تنها موضعی قاطع و رسمی نمیگیرد، بلکه خود به نحوی پنهان یا آشکار، با همکاری امپریالیسم، آتشبیار معرکه است و آنوقت باید پرسید چگونه از گفتگوی بین ادیان و «حوار مسیحی ـ مسلمان» سخن میگوید؟»
کتاب «اسلام ستیزی غرب و کلیسا»، متن یک سخنرانی، یک گفتگو، یک مقاله و چند یادداشت کوتاه استاد خسروشاهی درباره «اسلام هراسی» و «خشونت مسیحیان در طی قرون مختلف» است که با توجه به اهمیت آن و برنامه ریزی جدی برای مقابله با آن، در قالب کتاب حاضر منتشر شده است.
بخش اول کتاب با عنوان «اسلام ستیزی غرب: استشراق و مستشرقین»، متن سخنرانی استاد خسروشاهی در انجمن علمی ادیان حوزه علمیه قم است. استاد خسروشاهی در این سخنرانی، برای استشراق (شرق شناسی) چهار مرحله ترسیم کرده است: 1. مرحله استشراق مذهبی و رابطه آن با تبشیر، 2. مرحله نظامی و آثار جنگهای صلیبی بر استشراق، 3. مرحله سیاسی استعماری برای استشراق، 4. پدیده استشراق علمی و آکادمیک.
وی علیرغم تقدیر از تلاش خالصانه و صادقانه معدود مستشرقین، معتقد است که مراحل سه گانه استشراق در همه مراحل با اسلام ستیزی و مسلمانکشی همراه بوده است و اسلام ستیزی غرب در مرحله چهارم نیز علیرغم استشراق علمی، با شدت بیشتر و شکلی دیگر، همچنان ادامه یافت و ادامه دارد که به صورت فشار بر مسلمانان در همه کشورهای اسلامی و منع آنها از پوشش اسلامی و تضییع حقوق قانونی و انسانی آنها میتوان دید. وی در پایان این گفتار، خواستار انجام تحقیقات جدی و عمیق در دو موضوع: «استشراق و مستشرقین» و دیگری «تبشیر مسیحیگری» (به ویژه در ایران و از زمان قاجار تاکنون) شد.
بخش دوم کتاب، گفتگوی مجله «تاریخ در آئینه پژوهش» با استاد درباره «سابقه و ریشه تاریخی دشمنی دستگاه پاپی با اسلام» است. ایشان معتقد است که متأسفانه موضعگیری پاپ و واتیکان در قبال حوادث جهان اسلام در راستای اهداف سیاسی ـ نظامی سرمایهداری و امپریالیسم غربی است. ایشان در این گفتگو بیان میکند که غرب در کلیت خود، ماهیت نژادپرستانهای دارد و اکنون پیشرفت مسلمانان و توسعه و گسترش نفوذ اسلام در اروپا و آمریکا و گرایش اندیشمندان و روشنفکران غربی به اسلام، به اضافه اسلام آوردن مستمر انبوهی از افراد عادی مسیحی در غرب و آفریقا و آسیا و نیز رشد و ازدیاد جمعیت مسلمانان در اروپا، و عواملی از این قبیل، باعث شده که آنها نگران نفوذ و سلطه مسلمانان شده و به آغاز جنگ صلیبی جدید روی آوردند.
استاد خسروشاهی معتقد است که کشورهای غربی، بخش سیاسی ـ نظامی تهاجم بر ضد مسلمانان را اداره میکنند و پاپ و کلیسا مأموریت هجمه فرهنگی ـ مذهبی بر ضد مسلمانان را عهده دار شدهاند. نشر کاریکاتورهای اهانت آمیز در جراید غربی و نمایش فیلمهای زننده بر ضد پیامبر اعظم(ص) نشان دهنده عمق توطئهای است که غرب در کلیت خود، بر ضد اسلام و مسلمانان تدارک دیده است.
بخش سوم کتاب مقالهای از استاد خسروشاهی درباره «جنگهای صدر اسلام و جنگهای صلیبی» است که استاد در آن به این اتهام قدیمی که «اسلام دین جنگ و جهانگشایی بوده و به زور شمشیر پیش رفته است» پاسخ شایسته و متقن داده است؛ اتهامی که قرنهاست دشمنان اسلام و در رأس آن پاپها و ارباب کلیسا آن را تکرار کردهاند و در زمان ما هم طبق پروژه اسلامستیزی سازمان سیا و دیگر نهادهای وابسته به امپریالیسم جهانی، به اوج خود رسیده است. استاد خسروشاهی در این مقاله ابتدا به دیدگاه تورات و عهد قدیم و عهد جدید درباره جنگ و انگیزههای آن و چگونگی آن را پرداخته است و سپس آمار آدمکشیها و خونریزیهایی که در قرون گذشته به دست یهودیان و نصارا انجام شده است را بیان میکند و سپس بحث «جهاد در اسلام» و انگیزههای آن و جنگهای صدر اسلام را تبیین میکند و این دو را با هم مقایسه میکند تا نشان دهد که غربیان به دروغ و غلط، اسلام را دین جنگ و خشونت و خونریزی معرفی کردهاند، در صورتی که واقعیتهای تاریخی، خلاف این مطلب را ثابت میکند و پس از بررسی کامل مخاطبان خواهند فهمید که تنها دین صلح و همزیستی جهانی، دین اسلام است و بس. این مقاله نخست در سال 1348 تحریر شد و در سالنامه «سیمای اسلام» و نشریه «دارالتبلیغ اسلامی» چاپ شد.
پایان بخش کتاب هم سه یادداشت کوتاه است با عناوین «سابقه اسلامستیزی» (نوشته شده در عید غدیر سال 1387)، «توطئه مذهبی ـ سیاسی مسیحیت افراطی!» (گفتگویی کوتاه با خبرگزاری قرآن ایران (ایکنا))، در تاریخ خرداد 1394 در نقد سخنان پاپ بندیکت شانزدهم) و «آیین شمشیر کدام است؟» (یادداشتی در پاسخ به تهمت ناجوانمردانه مبشران مسیحی و مستشرقان به اسلام درباره «اسلام به زور شمشیر پیش رفته است».)
استاد خسروشاهی در یادداشت آخر بیان میکند کسانی که میگویند «اسلام به زور شمشیر پیش رفته» نظری جز اسلامستیزی و کینهدوزی ندارند و واقعیتهای تاریخی گذشته و حوادثی که در عصر ما به وقوع پیوسته، این ادعای ناجوانمردانه را تکذیب میکند.
فهرست اعلام، اماکن و کتب هم به کار ارزش بیشتری داده و مطالعه و فیشبرداری و تحقیق آن را برای محققان و مخاطبان آسانتر ساخته است.
کتاب «اسلام ستیزی غرب و کلیسا» در 104 صفحه، قطع رقعی، تیراژ 1000 نسخه و قیمت 4000 تومان در زمستان 1395 از سوی انتشارات کلبه شروق منتشر شده است.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار