صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

سازمانها و وزارتخانه‌ها

محور مقاومت

اقتصاد مقاومتی

روابط بین الملل

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

سازمان حفظ آثار

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

سازمان ورزش

فرهنگی و هنری

وزارت صمت

وزارت نفت

وزارت ارتباطات

وزارت دفاع

وزارت نیرو

وزارت آموزش و پرورش

وزارت جهاد کشاورزی

وزارت مسکن و شهرسازی

وزارت اقتصاد و دارایی

سازمان انرژی اتمی

سازمان آتش نشانی

بسیج صدا و سیما

صفحات داخلی

پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۳ - 30 May 2024
خسرو هزاروند که نشان را در بی نشانی و کمال را درشجاعت و خدمت به مردم جستجو می کرد ، از آغاز جنگ تحمیلی تا شهادت در جبهه حضور داشت.
کد خبر: ۹۴۹۴۶۲۲
|
۰۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۵:۰۷

 

صبح اولين روز بهار ، او تولد يافت تا راه و رسم جوان مردي از پدر بياموزد ، دل باخته آل علي (ع) شود تا در بزرگي سر بر آستان دوست سايد و عاشورايي شود.

 

روایتی برای چشم میمک

 

خسرو هزاروند که نشان را در بی نشانی و کمال را درشجاعت و خدمت به مردم جستجو می کرد ، از آغاز جنگ تحمیلی تا شهادت در جبهه حضور داشت.

 

او ۲۲ سال از بهاری ترین فصول زندگیش را با صداقت و پاکی زیست و سرانجام در هشتم شهریور سال۱۳۶۰ در حال انجام وظیفه و خدمت در ارتفاعات میمک تا اوج آسمان ها پرواز کرد.

 

شهید در گوشه ای از وصیت نامه اش که سه ماه قبل از شهادت به نگارش در آورد ، یاران را به لحظه های ناب وصل فرا می خواند؛

 

اینک که بیش از چهارده ماه است در جبهه ام ، به خوبی نقش اتحاد و هماهنگی را در مبارزه و پیروزی دریافتم ، از اولین روزهای جنگ و یا بهتر بگویم ، از لحظه پای گرفتن انقلابمان بهر طریق کوشیده ام که عملا” به مبارزه با امپریالیسم برخاسته و از منافع مردم محروم دفاع کنم وثـابت کردم که جان در برابر پـیـروزی و رهـایی از سلطـه امیـریالیسم ، بـرایم بی ارزش است اما اینک که شاهد پیروزی در ارتفاعات میمک هستم ، چنانچه شهید شدم در صورت امکان پیکر خون آلوده مرا در لباسم که شرف سربازی ام هست به دهکده زیبایم باغملک منتقل کنید چرا که همه جای دنیا سرای من است ، به مادر ، خواهران و برادرانم بگویید ، در سوگ من نگریند و تنها کوششان تداوم بخشیدن به آرمان من باشد و دفاع از حقوق مردم ، به پدرم بگویید [ هر چند می دانم نبودن مرا تحمل نمی کند و برایش مشکل است ] که خسرو تنها فرزند تو نبود، خسرو متعلق به مردمی بود که برایشان جان باخت ؛ خسرو متعلق به جامعه ای است که در راه استقلال وطن و آزادی خلق های تحت ستم ایران و عراق مبارزه ای بی امان آغاز نموده اند.

 

در خاتمه از تمامی هم وطنان عزیز و ملت قهرمان ایران می خواهم که با حفظ وحدت و یگانگی ، در تدارک پشت جبهه ومبارزه با ضد انقلاب در هر لباسی [ ساواکی ها ، سلطنت طلبــان ] از رهنمود های حضرت امام خمینی(ره) استفاده کرده و برای پیش برد اهداف انقلابمان ضمن کار و تولید و تلاش بیشتر ، متحد بوده وتوطئه های ضد انقلاب را افشا و خنثی کنند.

 

یادنامه ای برای شهید خسرو هزاروند

 

مصادف با اولین روز فروردین هزار و سیصد وسی هشت خداوند متعال به خانواده هزاروند هدیه ای عطا کرد که خسرو نام گرفت ، محل تولدش باغملک آنجاست که خود دهکده اش می خواند ، آن جا که پر از عطر ملایم و شیرین باغ هایی بود که دوران کـودکی و نوجوانی اش را در میان شالیزارها و سایه سار درختانش سپری نمود.

 

صبح اولین روز بهار ، او تولد یافت تا راه و رسم جوان مردی از پدر بیاموزد ، دل باخته آل علی (ع) شود تا در بزرگی سر بر آستان دوست ساید و عاشورایی شود.

 

فصل فصل زندگیش بهاری و آکنده از عشق به اهل بیت و تلاش برای تداوم بخشیدن به آرمــان های الهی بود تا آن هنگام که طوفان انقلاب وزیدن گرفت و او در زمره فرزندان ولایت در آمد.

 

انقلاب نور با تلاش هزاران جوان همانند خسرو به ثمر نشست ، سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت موفق به اخذ دیپلم در رشته ی ادبی گردید.

خسرو دل تنگی و شور عشق خود را در قالب شعر های نو می ریخت ، اهل مطالعه بود و سعادت را در اهداف بلند امامش حضرت روح ا… جستجو می کرد.

دوران انجام خدمت با ایام جنگ و دفاع مقدس همزمانی یافت و این فرصت مغتنمی بود تا او دیده بان کوی جهاد گردد و هفده ماه جانانه در کوه ها ی سر به فلک کشیده غرب و ارتفاعات میمک بجنگد.

 

هشتم شهریور سال شصت ، کشور آبستن حوادث متعددی بود ، در پایتخت ، منافقین برای کند کردن حرکت توفنده ی انقلاب توطئه چیدند و در اقدامی ننگین و تأسف بار ، شهیدان رجایی و باهنر را از ما گرفتند ، و در نوار مرزی میمک نیز دشمن سفاک بعثی اندیشه ی حمله داشت.

 

در همان روز، تک دشمن آغاز شد و در این میان ، دیده بان شجاع ، با سینه ای مملو از عشقی آسمانی و الهی ، هدف تیر خصم قرار گرفت تا با شکوه لبخند مولایش حسین بن علی (ع) آرام گیرد و صبح روز ۰۸/۰۶/۱۳۶۰ بود که خسرو هزاروند قفل زندان تن را شکست و ارتفاعات میمک نقطه معراج او شد تا با خلعت شهادت به دهکده ی زیبایش باغملک باز گردد و اکنون او از بلندای مشرف بر رودخانه ی همیشه جاری زادگاهش برای همیشه ساری و جاری است.

خبرهای مرتبط
ارسال نظرات