دوران دفاع مقدس دوران ایستادگی و فداکاری مثال زدنی رزمندگان اسلام
به گزارش خبرگزاری بسیج به نقل از شهود، سیدحسن شریفی (نجفیمنش) با اشاره به ایثار و رشادت رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس اظهار داشت: برای عملیات کربلای 1 گردان در مقر شهید زینالدین مستقر بود، نیروها را برای ایجاد آمادگی به منطقه چنگوله میبردند درهای که چند روزی در آنجا مستقر بودند و پس از سپری شدن این چند روز به خط پدافندی مهران رفتیم و 5 شب آنجا مستقر بودیم.
این پیشکسوت دوران دفاع مقدس تصریح کرد: در مدتی که در مهران بودیم بسیاری از نیروها برای شناسایی میرفتند تا معبر نیز باز کنند، در این منطقه به عرض یکهزار متر میدان مین توسط نیروهای بعث عراق ایجاد شده بود و خاکریزهای ما به این میدان چسبیده شده بود، خاکریزهای بلندی هم زده شده بود.
وی افزود: در مدت پنج شبی که در منطقه مستقر بودیم نتوانستیم معبر باز کنیم، کمین نیروهای بعث متوجه شده بودند و به هر حال آنجایی که گردان ما قرار بود عملیات انجام بدهد نتوانست معبر باز کند.
وی بیان کرد: در روز پنجم در سنگر گردان جمع شدیم و در جلسهای که بود، عام یعقوب اعلام کرد که امشب عملیات میکنیم، گفتیم نتوانستهایم معبر بزنیم گفت چندین مرتبه استخاره کردم سوره یس وجعلنا آمده، مطوئن باشید اگر عملیات کنیم دشمن کور و کر میشود.
این پیشکسوت دوران دفاع مقدس تصریح کرد: یکی از بچهها نیز گفت من دیشب خواب دیدم، عام یعقوب جلوی گردان حرکت میکرد و گردان به ستون یک پشت سر عام یعقوب در حرکت بود و ایشان با دست اشاره میکرد گردان پشت سر من به پیش، با همین حالت گردان وارد صحن و سرای حضرت اباعبدالله(ع) شد.
شریفی در ادامه گفت: لشگر 25 کربلا قرار بود عملیات انجام بدهد معبر هم باز کرده بودند قرار شد از همان معبر ما نیز عملیات را انجام دهیم، معبری به عرض 7 یا 6 متر که تانک رد میشد.
وی افزود: نیروهای پیاده در ابتدای امر در زمان عملیات نتوانستند خط عراق را بشکنند بعد با تانک وارد شدند خط را شکستند و پس از آن بود که ما دنبال آنها به راه افتادیم.
این پیشکسوت دوران دفاع مقدس تصریح کرد: صحنههایی از ایثار رزمندگان در میدان مین میدیدم که همه را تحت تاثیر قرار میداد، تعدادی از نیروهای اعزامی از مازندران روی مین رفته بودند و مجروح شده بودند و تعدادی که برای حمل مجروح آمده بودند وقتی به سراغ این مجروحین میرفتند با برخورد عجیب مجروحین مواجه میشدند که حیرت زده میشدیم.
شریفی با اشاره به برخورد مجروحین در میدان مین گفت: به جان امام ما را قسم میدادند که شما بروید چرا که وظیفه و تکلیف شما این است که جلو بروید حاضر نبودند به خاطر آنان گردان الاف شود با وجود اینکه میدانستند شاید تا صبح نیز به سبب خونریزی شهید میشوند.
وی افزود: به راستی که به تعبیر عام یعقوب عراقیها کور و کر شده بودند چراکه در مسیر شوسه شنی که حرکت میکردیم یک جیپ عراقی از خط بازمیگشت به قدری عادی از کنارشان رد شدیم که تصور کردیم از بچههای خودمان هستند، یکی از نیروهای عراقی پیاده شد و ایست داد آنجا بود که متوجه شدیم عراقی هستند.
این پیشکسوت دوران دفاع مقدس تصریح کرد: مثل روز روشن بود که ما بسیجی هستیم، یک پیرمرد، یک نوجوان با چفیه ولی در فاصله نزدیک به 3 متری ما متوجه نشده بودند آن تعبیر که عام یعقوب گفت من استخاره کردم آنها نمیبینند واقعاً آنجا به عینه مشخص شد، یکی از بچههای برگشت و شروع کرد به تیراندازی و هر 3، 4 نفرشان را کشت و ستون نیز به حرکت خود ادامه داد.