خبرهای داغ:
در راستای برگزاری یادواره شهدای عشایر استان چهارمحال و بختیاری و استقبال از کنگره ملی ده هزار شهید عشایر کشور

مروري بر سيره زندگي شهيد مدافع حرم حجت‌الاسلام محمدعلي قلي‌زاده شهید منطقه عشایری نقنه استان چهارمحال و بختیاری

حجت‌الاسلام محمدعلي قلي‌زاده، فرزند لال احمد متولد ۱۳۴۹ در یک خانواده محروم و مذهبی در منطقه عشایری نقنه از توابع شهرستان بروجن و ایل غیور قشقایی می باشند.
کد خبر: ۹۱۶۹۶۸۵
|
۰۷ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۶

به گزارش بسیج عشایر استان چهارمحال و بختیاری حجت‌الاسلام محمدعلي قلي‌زاده، فرزند لال احمد متولد ۱۳۴۹ در یک خانواده محروم و مذهبی در منطقه عشایری نقنه از توابع شهرستان بروجن و ایل غیور قشقایی می باشند. آخرین مسئولیت ایشان باعنوان مسئول نمايندگي ولي فقيه در يگان امنيتي سپاه علي ابن ابيطالب(ع) استان قم بوده که در سال ۱۳۹۴ در جريان عمليات آزادسازي نبل و الزهرا در سوريه به درجه رفيع شهادت نائل آمدند.

خصوصیات و شاخصه های اخلاقی شهید؛

كم‌حرف و پرعمل:

حمله تكفيري‌ها به سوريه و عراق و وحشي‌گري‌هايشان دل هر مسلماني را به درد مي‌آورد و ديدن همين جنايت‌ها باعث شد شهيد قلي‌زاده با نشاط روحي، تقوا و روحيه بالا پيگير اعزامبه سوريه شوند. من خبر نداشتم ايشان مدت‌ها به دنبال موافقت براي اعزام به سوريه است. يكي از ارزش‌هاي اصيل شيعه، دفاع از حرم عصمت و طهارت است و دفاع از حريم اسلام براي شهيد قلي‌زاده بسيار اهميت داشت.

ايشان در بيشتر مباحث عمل‌كننده بود تا بخواهد حرف بزند. انسان بسيار كم‌حرفي بود. در جلسات كاري هم فردي وزين و متين بود و سعي مي‌كرد كمتر انتقاد كند و اشكال بگيرد. نقد و نظر داشت ولي معمولاً به ما مي‌گفت شما صحبت كنيد. كم‌حرف بود و به ضرورت حرفي را بيان مي‌كرد. به نظرم ايشان نمي‌خواست در اين مسائل تظاهري داشته باشد و همه جا اعلام كند و خيلي آرام و بي‌‌سر و صدا كارش را مي‌كرد. شهيد بسيار دلِ رئوف و مهرباني داشت. اگر زماني در مسائل كاري با كسي تند مي‌شد، سريع مي‌رفت و متواضعانه عذرخواهي مي‌كرد. حتي اگر طرف مقابل از خودشان خيلي كوچكتر بود باز هم همين كار را انجام مي‌داد.

فعال و متخصص فرهنگي:

جامعه روحانيت از روز اول به مسئوليت و مخاطراتي كه اين لباس و عنوان دارد آگاه هستند و تمام اين مسائل را مي‌پذيرند. عهد و ميثاقي كه با خدا، اهل بيت و شهدا دارند را مي‌پذيرند. براي خانواده‌هاي روحاني تمام اين مسائل جا افتاده و مورد پذيرش است. شهيد قلي‌زاده هم دو فرزند آگاه و انقلابي دارند كه كاملاً از راهي كه پدرشان در آن به شهادت رسيده آگاه هستند و از وجود چنين پدري به خودشان مي‌بالند. شهيد فرزندان خيلي خوبي تربيت كردند و خودشان هم خانواده‌شان را خيلي دوست داشتند. ايشان خيلي مشتاق شهادت بود. آموزه‌هاي ديني كه در رفتار تك‌تك پاسداران و ايثارگري و شهادت‌طلبي‌اي كه در وجود پاسداران موج مي‌زند در وجود شهيد قلي‌زاده هم وجود داشت. انسان عالم و فاضل و طلبه‌اي كوشا و درس‌خوان بود. معمولاً در مناسبت‌ها همراه با اخباري كه براي‌مان مي‌فرستاد يك حديث هم ارسال مي‌كرد. در بحث ترويج تعاليم ديني و احاديث ائمه اهتمام ويژه‌اي داشت و اگر بخواهيم به كارنامه علمي و رزمندگي‌شان نگاهي بيندازيم قطعاً نمرات بالايي خواهند گرفت. يك نيروي رزمي و تبليغي فوق‌العاده بود. شهيد قلي‌زاده به صورت تخصصي بحث تبليغات را ‌خوانده و دنبال كرده بود و تا جايي كه مي‌دانم مشغول ادامه تحصيلات بودند. خيلي در كارشان پيگير و در انجام مأموريت‌ها خيلي مقيد بودند. در جلسات با ايما و اشاره شوخي مي‌كردم و وقتي متوجه مي‌شد لبخند مليحي مي‌زد و مي‌گفت من ديگر حرف‌هايت را نمي‌شنوم. تبسم ايشان در عين متانت‌شان مثال‌زدني است.

ساده‌زيستي:

ساده‌زيستي شهيد قلي‌زاده در ميان دوستانش بسيار شهره بود. به هرحال كسي كه مي‌خواهد با خدا معامله كند بايد قيد بعضي مسائل دنيا را بزند. ايشان هم با اينكه خيلي اجتماعي، شوخ و باصفا بود به هيچ عنوان اهل ريخت ‌و پاش نبود. دور و بر خودش را شلوغ نكرده بود. به نظرم شهيد خودش را از مدت‌ها قبل آماده شهادت كرده بود چون كسي كه اهل اين دنيا باشد دست و پاي خودش را با پرداختن به تعلقات دنيوي مي‌بندد ولي شهيد چيزي نداشت كه بخواهد دلبسته‌اش شود. شهيد قلي‌زاده يك پيكان خيلي قراضه و مدل پايين داشت كه هميشه خراب بود. بدنه اين ماشين از شدت خرابي زنگ زده بود و چند جايش سوراخ شده بود. ايشان با اينكه مسئول بود با همين ماشين رفت و آمد مي‌كرد و اصلاً چنين چيزهايي را براي خودش عيب نمي‌دانست. قلي‌زاده در اوج بالندگي و تمايلات دنيوي در رسيدن به خواسته‌ها بود ولي بدون توجه به اين مسائل به هدف و آرماني كه در سر داشت فكر مي‌كرد.

ارسال نظرات