خبرهای داغ:
یادداشت/ کوچه های شهر بوی عشق می دهد

قزوین به وقت «غدیر»

غدیر از هر زاویه که نگاه کنی جریان ساز است.‌ امروز گویی خون به رگهای شهر تزریق شده بود.‌ موکب سیدالشهدای امامزاده آمنه خاتون(ع) قزوین که با توزیع اطعام علوی، تا پاسی از شب، پذیرای تعداد زیادی از مردم شهر بود. اصلا نام سیدالشهدا(ع) برکت هر مجلس و‌ محفلی است.  
کد خبر: ۹۴۴۵۸۰۵
|
۲۸ تير ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۲

قزوین_ به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج، واقعه غدیر از ابعاد مختلف و از جهات متفاوت، دارای درخشندگی و تلألؤ خاصی در تاریخ اسلام است. جای هیچ تردیدی باقی نمی ماند که روز نزول و ابلاغ این امر مهم و خطیر که بدین واسطه، روز اکمال دین و رضایت پروردگار محسوب می گردد، دارای اهمیت بسزایی در میان مسلمین است. بنابراین انتصاب امام علی(ع) به مقام ولایت در غدیر خم، از موضوعات مهم تاریخ اسلام است. شاید مسئله ای مهم تر و با اهمیت تر از این واقعه وجود نداشته باشد. این واقعه بیانگر بقای رسالت پیامبر اکرم(ص) و دوام دوره الهی آن حضرت در تجلی گاه وجود مبارک علی (ع) بوده است. 

 

غدیر، نماد اتحاد امت و نشان پیوند رسالت و امامت است و این دو از یک ریشه می باشند. بی علت نیست که به زنده نگه داشتن این عید بزرگ و اطعام این روز جریان ساز، بسیار سفارش و بر آن تاکید شده است.

 

شهر چراغان شده و نورباران و دود اسپند و سلام و صلوات، از جریانی عظیم سخن می گوید که تاریخ و زمین و زمان گواه این اتفاق بزرگ است. اتفاقی که پس از گذشت هزاران سال و قرن ها همچنان حلاوتش کام دلدادگان را شیرین می کند و این حلاوت ماندگار، قلوب مردمان شهر را به هم نزدیک می کند تا با هر جرعه از آن، ظهور منجی را با جان و دل بخوانند از درگاه معبودی که دست امامت را به دستان نبوت سپرد تا زمین بی صاحب نماند و عقربه های زمان به عشق «تعجیل» دنباله رو هم باشند.

 

هر چه با خودم کلنجار می روم، نمی توانم امروز را، در خانه بمانم و راهی می شوم به کوچه ها و خیابان های مملو از جمعیت شهر. هر چه بگویم کم است از اشتیاقی که مردان و زنان و کودکان شهر را به خیابان ها کشیده و صدای شادباش و سرور کو به کو آسمان لاجوردی باب الجنه را فراگرفته است.

 

امروز روز «غدیر» است. عید اکبری که جان دلدادگان مولا به ولایتش منور شد و مهربانترین پیامبر عالم، دست باوفاترین رفیق و برادر را در مقابل نگاه متحیر خلقی، بالا گرفت و بلند فریاد زد؛ برادرم، ولیِ شماست.

 

عشق مولا در همه شهر مثل عطری عمیق و دلخواه به جان مردمان مهربان نشسته است. شهر کوچه به کوچه و خیابان به خیابان پر از موکب و تکیه بود. از پونک و خیابان جانبازان و دانشگاه، از مینودر و بلوار سردار سلیمانی، از خیابان بنیاد شهید و هادی آباد، از نواب و سعدی، از خیام و بلاغی، از پادگان و عارف و بلوار شمالی، از سپه و مولوی و سلامگاه، از سبزه میدان و مغلواک و شهید انصاری، از راه آهن و دروازه رشت و بازار و نادری، از گوشه گوشه شهر دوست داشتنیَم قزوین، بوی اسپند و سلام و صلوات و تبریک و شادباش بلند بود.

 

آنقدر فضای شهر دیدنی و دوست داشتنی بود که دلت می خواست آنچه دار و ندار توست، نذر مولا، تقدیم دلدادگانش شود. دانشجویان خارجی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) با شربت و شکلات از عابرین و خودروها با روی باز پذیرایی می کردند و چقدر این صحنه های ماندگار، دلخواه و دلگرم کننده بود. 

 

راستی صحنه ای زیبا تمام فکرم را برد به سمت اربابی که تمام ثانیه های عمرم برای جانش می دهم. به سبزه میدان که نزدیک می شدی کثرت جمعیت توجهت را جلب می کرد. موکب سیدالشهدای امامزاده آمنه خاتون(ع) قزوین که با توزیع اطعام علوی، تا پاسی از شب، پذیرای تعداد زیادی از مردم شهر بود. نمیدانم چرا در هر زمینه ای که بخواهی فعالیت کنی نام سیدالشهدا(ع) همیشه محور تحرک و جریان ساز است. 

 

در سمتی دیگر کاروان شادی، با اجرای برنامه های متنوع فرهنگی اوقات خوشی را برای حاضرین که تعداد کودکان هم کم نیست برگزار می کند. 

 

سیاهی شب آسمان شهر را فرا می گیرد و همچنان نام مولا، برکت شهر و مواکب و تکیه گاه ها و خانه های شهر است..

 

غدیر از هر زاویه که نگاه کنی جریان ساز است.‌ امروز گویی خون به رگهای شهر تزریق شده بود که تکاپویی شیرین و خواستنی با حضور همه مردم شهر، لحظه های ماندگاری را ثبت کرد.‌ 

 

 

انتهای پیام/۱۰۱۰

ارسال نظرات
پر بیننده ها