یادواره شهدای عملیات خیبر با حضور پرشور مردم در شاهرود برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری بسیج از شاهرود، یاد و خاطره هشت شهید عملیات خیبر از شهرستان شاهرود در مسجد غربای این شهر گرامی داشته شد.
در این مراسم، یاد این هشت شهیدی که به علت شیمیایی شدن بعد از جنگ یک به یک آسمانی شدند و یکی از بازماندگان این شهدا، جانباز ۷۰ درصد جنگ گرامی داشته و در این مراسم به بیان خاطراتی در مورد عملیات خیبر پرداخته شد.
جانباز عملیات خیبر از شاهرود در این برنامه با اشاره به آیه قرآن کریم که بیان میکند آنها که در دفاع بازماندند و از راه برنگشتند و استقامت کردند در زمره شهدا و سعادتمند هستند.
ترحمی اظهار کرد: این عملیات سوم اسفندماه ۱۳۶۲ انجام شد و شهدای این عملیات مظلوم بودند و شهدا اندک، اما شیمیایی و عملیات بزرگ بود.
وی ادامه داد: منطقه طلاییه، جوفیر، حورالهویزه، حورالعظیم و جزایر مجنون محورهای عملیات بود و گردان کربلا در جوفیر مستقر شدند در مرز بینالمللی وارد نشدند، محور اصلی عملیات جزایر مجنون شمالی و جنوبی است و همه ما در لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) بودیم و مأموریت ما گرفتن جزایر مجنون بود.
این جانباز اضافه کرد: تا جاده بغدادالعماره بهسوی بصره ما رسیدیم و صدام به فکر کار خطرناکی افتاد و شب اول عملیات لشکر علی ابن ابیطالب (ع) دو جزیره را تسخیر کرد و اگر فردا میشد هواپیمای عراقی نمیگذاشت اتفاق بیفتد چراکه چاهای نفت عراق بود که شب اول گرفت و مابقی بهسوی جاده العماره و بصره رفتند.
این جانباز جنگ ادامه داد: گردان کربلا از شاهرود به فرماندهی سردار ابراهیمیان یکم بهمنماه ۱۳۶۲ اعزام شدیم در انرژی اتمی رفتیم و سازماندهی شدیم و فرمانده دسته شهید اسحاق قدیری قرار گرفتیم و یک ماه آمادگی جسمی و روحی و گردان شجاع و نترس و انسانهای خالص بودند.
ترحمی بیان کرد: جاده خرمشهر اهواز در دویدن و سرعت عمل مهم بود و حمل مهمات بهصورت نفر در عملیات چه دو چه پیادهروی و ما سه تا چهار ساعت صبح بعد از نماز میدویدیم و عملیات شروع شد و شب سوم یا چهارم رفتیم در جفیر رفتیم و در مرز بینالمللی رفتیم و جانپناه بود هر ۱۲ نفر در یک جانپناه بودند.
وی عنوان کرد: بعدازظهر ششم اسفندماه دو هواپیما آمدند منطقه را شناسایی کردند در سطح پایین بدون اینکه خبر داشته باشیم و رفتند، نیروهای ما ارتباط لشکر سه و چهار عراق را قطع کرده بودند و احساس خطر کرد صدام و روز بعد سحرگاه بود و هواپیما به منطقه رسیدند و ۱۰ تا ۱۲ هواپیما رسیدند از همان دوران بمباران را شروع کردند و ما جایی نداشتیم، برویم و راکتها میخورد روی رملها منفجر میشد یا نمیشد و در جانپناه رفتیم و با هر وسیلهای تیراندازی میکردند هرچند نمیخورد و تیربار داشتیم و قطع شد و حدود ۱۵ دقیقه طول کشید بمباران و شهید محسن ترحمی گفت: دهانتان را باز کنید پرده گوشها پاره نشود و بعد بمباران شیمیایی کردند و شبش در جزایر بمباران کردند و ما سفید شدیم و هیچکس نمیدانست مواد شیمیایی است و وسیلهای برای دفاع نداشتیم و گسترده از این عملیات شیمیایی دشمن در این عملیات داد و گاز اعصاب و خردل را در این عملیات استفاده کرد.
وی با اشاره به شهدای این عملیات گفت: این شهدا خواب نداشتند و نشسته میخوابیدند و خونریزی و ترشح داشتند و زجرها کشیدند این شهدا تا شهید شدند.
ترحمی ادامه داد: یک موشک پشت جانپناه ما خورده بود و سه تکه شده بود و مواد شیمیایی روی ما ریخته بود و گازش کل گردان پیچیده بود و ما متوجه نشدیم که شیمیایی است و اسحاق قدیری یک رادیو قرمز داشت و گوش میداد که مارش زده میشود که روی شیمیاییها نشستیم و متوجه نشدیم که بعد شدت شیمیایی اثر کرد و قدرت شیمیایی اثر گذاشت و تاول نبود، اما سوزش بدن داشتیم و تهوع داشتیم و ما را بیمارستان صحرایی بردند و چشمها و حنجره ما باز بود و خونریزی ریه نداشتیم و با یک تویوتا رفتیم و رسیدیم، گفتند شیمیاییها را آوردند و ما فهمیدیم و آمپول ضد تهوع و آرامشبخش و اهواز بردند ما را و در آمبولانس خونریزی ریه شروع شد و اتفاقی که افتاد بیهوش شدیم که درد را حس نکردیم و چهار روز بیهوش بودیم.
وی تصریح کرد: ما را تهران آوردند و در سیسییو بودیم و نفسی میکشیدیم؛ بدنها تاول زده بود و دید نداشتیم و بعد از یک ماه به بخش رفتیم و شهید غلامی، شامانی و ناطقی بودند که هشت نفر شهید شدند از گروه ۱۲ نفره ما و سه نفر ماندند، قدیری و غلامی روزهای اول شهید شد و آخرین شهید احمد اسماعیلی از گروه مقاومت امام شهید شد و بعدازآن شیرازه گردان از هم پاشید و گردان تا غروب تخلیهشده بود از عملیات و به عقب آورده شدند.
در این مراسم، یاد این هشت شهیدی که به علت شیمیایی شدن بعد از جنگ یک به یک آسمانی شدند و یکی از بازماندگان این شهدا، جانباز ۷۰ درصد جنگ گرامی داشته و در این مراسم به بیان خاطراتی در مورد عملیات خیبر پرداخته شد.
جانباز عملیات خیبر از شاهرود در این برنامه با اشاره به آیه قرآن کریم که بیان میکند آنها که در دفاع بازماندند و از راه برنگشتند و استقامت کردند در زمره شهدا و سعادتمند هستند.
ترحمی اظهار کرد: این عملیات سوم اسفندماه ۱۳۶۲ انجام شد و شهدای این عملیات مظلوم بودند و شهدا اندک، اما شیمیایی و عملیات بزرگ بود.
وی ادامه داد: منطقه طلاییه، جوفیر، حورالهویزه، حورالعظیم و جزایر مجنون محورهای عملیات بود و گردان کربلا در جوفیر مستقر شدند در مرز بینالمللی وارد نشدند، محور اصلی عملیات جزایر مجنون شمالی و جنوبی است و همه ما در لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) بودیم و مأموریت ما گرفتن جزایر مجنون بود.
این جانباز اضافه کرد: تا جاده بغدادالعماره بهسوی بصره ما رسیدیم و صدام به فکر کار خطرناکی افتاد و شب اول عملیات لشکر علی ابن ابیطالب (ع) دو جزیره را تسخیر کرد و اگر فردا میشد هواپیمای عراقی نمیگذاشت اتفاق بیفتد چراکه چاهای نفت عراق بود که شب اول گرفت و مابقی بهسوی جاده العماره و بصره رفتند.
این جانباز جنگ ادامه داد: گردان کربلا از شاهرود به فرماندهی سردار ابراهیمیان یکم بهمنماه ۱۳۶۲ اعزام شدیم در انرژی اتمی رفتیم و سازماندهی شدیم و فرمانده دسته شهید اسحاق قدیری قرار گرفتیم و یک ماه آمادگی جسمی و روحی و گردان شجاع و نترس و انسانهای خالص بودند.
ترحمی بیان کرد: جاده خرمشهر اهواز در دویدن و سرعت عمل مهم بود و حمل مهمات بهصورت نفر در عملیات چه دو چه پیادهروی و ما سه تا چهار ساعت صبح بعد از نماز میدویدیم و عملیات شروع شد و شب سوم یا چهارم رفتیم در جفیر رفتیم و در مرز بینالمللی رفتیم و جانپناه بود هر ۱۲ نفر در یک جانپناه بودند.
وی عنوان کرد: بعدازظهر ششم اسفندماه دو هواپیما آمدند منطقه را شناسایی کردند در سطح پایین بدون اینکه خبر داشته باشیم و رفتند، نیروهای ما ارتباط لشکر سه و چهار عراق را قطع کرده بودند و احساس خطر کرد صدام و روز بعد سحرگاه بود و هواپیما به منطقه رسیدند و ۱۰ تا ۱۲ هواپیما رسیدند از همان دوران بمباران را شروع کردند و ما جایی نداشتیم، برویم و راکتها میخورد روی رملها منفجر میشد یا نمیشد و در جانپناه رفتیم و با هر وسیلهای تیراندازی میکردند هرچند نمیخورد و تیربار داشتیم و قطع شد و حدود ۱۵ دقیقه طول کشید بمباران و شهید محسن ترحمی گفت: دهانتان را باز کنید پرده گوشها پاره نشود و بعد بمباران شیمیایی کردند و شبش در جزایر بمباران کردند و ما سفید شدیم و هیچکس نمیدانست مواد شیمیایی است و وسیلهای برای دفاع نداشتیم و گسترده از این عملیات شیمیایی دشمن در این عملیات داد و گاز اعصاب و خردل را در این عملیات استفاده کرد.
وی با اشاره به شهدای این عملیات گفت: این شهدا خواب نداشتند و نشسته میخوابیدند و خونریزی و ترشح داشتند و زجرها کشیدند این شهدا تا شهید شدند.
ترحمی ادامه داد: یک موشک پشت جانپناه ما خورده بود و سه تکه شده بود و مواد شیمیایی روی ما ریخته بود و گازش کل گردان پیچیده بود و ما متوجه نشدیم که شیمیایی است و اسحاق قدیری یک رادیو قرمز داشت و گوش میداد که مارش زده میشود که روی شیمیاییها نشستیم و متوجه نشدیم که بعد شدت شیمیایی اثر کرد و قدرت شیمیایی اثر گذاشت و تاول نبود، اما سوزش بدن داشتیم و تهوع داشتیم و ما را بیمارستان صحرایی بردند و چشمها و حنجره ما باز بود و خونریزی ریه نداشتیم و با یک تویوتا رفتیم و رسیدیم، گفتند شیمیاییها را آوردند و ما فهمیدیم و آمپول ضد تهوع و آرامشبخش و اهواز بردند ما را و در آمبولانس خونریزی ریه شروع شد و اتفاقی که افتاد بیهوش شدیم که درد را حس نکردیم و چهار روز بیهوش بودیم.
وی تصریح کرد: ما را تهران آوردند و در سیسییو بودیم و نفسی میکشیدیم؛ بدنها تاول زده بود و دید نداشتیم و بعد از یک ماه به بخش رفتیم و شهید غلامی، شامانی و ناطقی بودند که هشت نفر شهید شدند از گروه ۱۲ نفره ما و سه نفر ماندند، قدیری و غلامی روزهای اول شهید شد و آخرین شهید احمد اسماعیلی از گروه مقاومت امام شهید شد و بعدازآن شیرازه گردان از هم پاشید و گردان تا غروب تخلیهشده بود از عملیات و به عقب آورده شدند.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار