رئیس ستاد روحانی در استان کردستان در پیامی از طرفداری و حمایت خود از رئیس جمهور روحانی ابراز پشیمانی کرد و از مردم عذرخواهی کرد.
به گزارش خبرگزاری بسیج از کردستان، جلال جلالی زاده رئیس ستاد روحانی در استان کردستان در پیامی که در کانال تلگرامی خود منتشر کرده است از حمایت خود از روحانی ابراز پشیمانی کرده و از مردم عذرخواهی کرده است.
متن کامل جلالی زاده بدین شرح است
اعتذار و استغفار:
خداوند بزرگ درگاه توبه را بر روی بندگانش گشوده است، تا هیچ کس نسبت به رحمت وبخشش او نا امید نشود واز سوی دیگر شهامت وشجاعت اخلاقی به انسانها ببخشد تا از بیان اشتباه وناتوانی خود در انجام وظیفه ویا عمل احساس ضعف ننمایند.
اظهار استغفار واعتذار بویژه در مسائل سیاسی، نیازمند صداقت واخلاص ویک رویی بامردمی است که خدمت به آنان مقصود ومنظور فعال سیاسی است. از اوان جوانی تا امروز که به سبب پرورش در یک محیط وخانواده سیاسی، علاقهمند به فعالیتهای سیاسی وتغییر در راستای بهبود شرایط زندگی مردم بوده ام، به لطف خداوند مصالح شخصی تاثیری در اقدامات تلاشهای اینجانب نداشته است. بویژه پس از آغاز جنبش اصلاحات که شوروشوق زایدالوصفی در فعالان مدنی وسیاسی برای تحقق مطالبات مردم واجرای قانون و عدالت اجتماعی پدید آمده بود، چه در حوزه فرهنگ و مطبوعات وچه در حوزه سیاست، همه همت خودرا وقف برخورداری مردم وشهروندان از حقوق انسانی وطبیعی آنان نموده صادقانه در پی کاهش فاصلهها چه دربین مردم ویا دولت مردان بوده ام.
اما متاسفانه ناموزونی آرای مردم با تحقق مطالبات ونتیجه معکوس آرا که به نفع کسانی تمام شده که زحمتی متحمل نشده ویا در کسب آرا نقشی نداشته اند.
از سال ۷۶ کوردها واهل سنت وکلا اقوام و مذاهب با مشارکت گستردهی خود در انتخابات، هم تنور آن را گرم کرده وهم به نظام مشروعیت مقبولیت بخشیده ند، که مسئولان عالیرتبه آن را به رخ جهانیان کشیدهاند پس از انتخاب، رای دهندگان به فراموشی سپرده شده اند وتا انتخابات بعدی کسی آنان را به حساب نیاورده است، دراین گیرودار دودسته متضرر شده اند، کسانی که تریبون، بلندگو ومبلغ کاندیداها شده مردم را به پای صندوقهای رای کشانده اند ودسته دوم، تودههای محروم وزحمتکشند که همیشه در صف مقدم انتخابات بوده بهرهای از آن را نبرده اند.
شاید این مغبونیت سیاسی بیشتر ناظر به وضعیتی است که برجامعه تحمیل شده وانسان را دربین دوگزینه قرار میدهد که شخص مجبور به گزینش یکی از آنان میشود.
اما در کشورهای دموکراتیک که رای ارزشمند ومنتج به نتیجه عمومی است واحزاب پاسخگوی رای مردمند، زحمت و تلاش هیچ فردی به هدر نمیرود وهرکس در میدان رقابت با عشق و علاقه وارد کارزار انتخاباتی میشود، اما متاسفانه در کشور ما، اهل سنت به دعوت شخصیتهای مانند مولانا عبدالحمید واینجانب به کاندیداها رای میدهند، اما متاسفانه این رای چشمگیر که وزنهای بسیار سنگین در چرخاندن کفه به نفع کاندیداها ست نه تنها معادل وزنهی یک حزب ده نفری محسوب نمیشود، بلکه حتی کاندیدای پیروز به خود اجازه دعوت برای مراسم تحلیف وحتی ملاقاتی نمیدهد؛ لذا با توجه به چنین وضعیت ودرسی که آقای روحانی با تکبر وغرور خود به گردآورندگان رای داد وموجب تذکر و عبرتی برای همگان شد، لازم است که ازاین به بعد نه فردی مثل اینجانب ونه شخصی مانند مولانا عبدالحمید که فردی اخلاقمدار و پرهیزکار است وهمهی توانش را برای رفع تبعیض به کار میگیرد، به این حدیث پیامبر (ص) توجه بکنیم که فرمود::وای بحال کسی که دین خودرا بخاطر دنیای دیگران میفروشد.
رفتار کاندیداهای پیروز با اهل سنت مانند کسی است که بخواهد با دادن وعده، بچهای را فریب دهد وچیزی را ازاو بگیرد، من احساس میکنم که مسئولان نظام، خودرا نسبت به اهل سنت در حد، ولی دانسته آنان را در حد کودک غیر ممیز میدانند وبا چهار تا شعار وبازی با الفاظ آنان را فریب میدهند، وگرنه چه توجیهی دارد که پس از چهل سال از پیروزی انقلاب واین همه جمعیت که یک چهارم کشور تشکیل میدهند. برای انتصاب یک فرماندار یا استاندار این همه متوسل به چاپلوسی وتملق شد وسوگند جلاله خورد که ما ضد انقلاب نیستیم ودر خط شما هستیم.
من از اینکه در انتخابات مجلس از آقای سالار مرادی ودر انتخابات ریاست جمهوری از آقای روحانی (که البته بخاطر برخی از مسایل از او حمایت کردم) حمایت کردم ومتاسفانه هیچ آثار مثبتی درحوزههای مختلف بویژه ایجاد اشتغال و رفع بیکاری جوانان نمیبینم، از خداوند متعال طلب آمرزش ودر پیشگاه همهی کسانی که برمن منت گذاشته وبه خاطر من به روحانی رای دادند عذرخواهی میکنم. امیدوارم این اشتباه در انتخاباتهای بعدی تکرار نگرددو تحت تاثیر کسانی که به دنبال منافع مادی خودشان هستند قرار نگیرم.
هرچند نمیخواستم چنین مطلبی را بنویسم، اما بی توجهی وبی حرمتی روحانی به مسؤولان ستادهای انتخاباتیش ونیز بی توجهی و وبی احترامی مسوولان استان به فعالان ستاد روحانی در کردستان که خیلی از آنان در ستاد رقیب فعالیت داشته اند ونیز پیام یک جوان بیکار دهگلانی که ذکر میشود مرا وادار به نگاشتن این مطلب نمود.
سلام آقای دکتر دیدی! بازهم آقای رئیس جمهور، برای نیروهای قراردادی، کارانجام ندادند وهمه تان قول دروغین دادید، یادت هست، در شهر موچش چه قولی دادید ما خیلی اعتماد به شماها کردیم، ولی دیگه به هیچ احدی از شما وهوادارانتان اعتماد نداریم؛ بنابراین وقتی که برای افرادی مثل من تنها نقش فریب دادن مردم و کشاندن آنان به پای صندوقهای رای مانده ودر مقابل افرادی که بی تفاوت ویا رای نداده اند متصدی امر ومتولی امور شوند وبه ریش مردم بخندند، چرا باید دین خودرا برای دنیای دیگران بفروشیم، وبه این حرفهای تکراری دل خوش کنیم، مامی خواهیم به اهل سنت پست و مسئولیت بدهیم، اما نمیگذارند، مثل اینکه اهل سنت سالها قبل از هندوستان وکنیا وعمان آمده اند واز سر انساندوستی به آنان تفضل مینمایند.
البته این مطالب به منزله سکوت وخاموشی در مقابل دفاع از حقوق مردم و پیگیری مطالبات آنان نمیباشند، چون دفاع از حقوق مردم با پوست وگوشت من عجین شده است.
انتهای پیام/7727
متن کامل جلالی زاده بدین شرح است
اعتذار و استغفار:
خداوند بزرگ درگاه توبه را بر روی بندگانش گشوده است، تا هیچ کس نسبت به رحمت وبخشش او نا امید نشود واز سوی دیگر شهامت وشجاعت اخلاقی به انسانها ببخشد تا از بیان اشتباه وناتوانی خود در انجام وظیفه ویا عمل احساس ضعف ننمایند.
اظهار استغفار واعتذار بویژه در مسائل سیاسی، نیازمند صداقت واخلاص ویک رویی بامردمی است که خدمت به آنان مقصود ومنظور فعال سیاسی است. از اوان جوانی تا امروز که به سبب پرورش در یک محیط وخانواده سیاسی، علاقهمند به فعالیتهای سیاسی وتغییر در راستای بهبود شرایط زندگی مردم بوده ام، به لطف خداوند مصالح شخصی تاثیری در اقدامات تلاشهای اینجانب نداشته است. بویژه پس از آغاز جنبش اصلاحات که شوروشوق زایدالوصفی در فعالان مدنی وسیاسی برای تحقق مطالبات مردم واجرای قانون و عدالت اجتماعی پدید آمده بود، چه در حوزه فرهنگ و مطبوعات وچه در حوزه سیاست، همه همت خودرا وقف برخورداری مردم وشهروندان از حقوق انسانی وطبیعی آنان نموده صادقانه در پی کاهش فاصلهها چه دربین مردم ویا دولت مردان بوده ام.
اما متاسفانه ناموزونی آرای مردم با تحقق مطالبات ونتیجه معکوس آرا که به نفع کسانی تمام شده که زحمتی متحمل نشده ویا در کسب آرا نقشی نداشته اند.
از سال ۷۶ کوردها واهل سنت وکلا اقوام و مذاهب با مشارکت گستردهی خود در انتخابات، هم تنور آن را گرم کرده وهم به نظام مشروعیت مقبولیت بخشیده ند، که مسئولان عالیرتبه آن را به رخ جهانیان کشیدهاند پس از انتخاب، رای دهندگان به فراموشی سپرده شده اند وتا انتخابات بعدی کسی آنان را به حساب نیاورده است، دراین گیرودار دودسته متضرر شده اند، کسانی که تریبون، بلندگو ومبلغ کاندیداها شده مردم را به پای صندوقهای رای کشانده اند ودسته دوم، تودههای محروم وزحمتکشند که همیشه در صف مقدم انتخابات بوده بهرهای از آن را نبرده اند.
شاید این مغبونیت سیاسی بیشتر ناظر به وضعیتی است که برجامعه تحمیل شده وانسان را دربین دوگزینه قرار میدهد که شخص مجبور به گزینش یکی از آنان میشود.
اما در کشورهای دموکراتیک که رای ارزشمند ومنتج به نتیجه عمومی است واحزاب پاسخگوی رای مردمند، زحمت و تلاش هیچ فردی به هدر نمیرود وهرکس در میدان رقابت با عشق و علاقه وارد کارزار انتخاباتی میشود، اما متاسفانه در کشور ما، اهل سنت به دعوت شخصیتهای مانند مولانا عبدالحمید واینجانب به کاندیداها رای میدهند، اما متاسفانه این رای چشمگیر که وزنهای بسیار سنگین در چرخاندن کفه به نفع کاندیداها ست نه تنها معادل وزنهی یک حزب ده نفری محسوب نمیشود، بلکه حتی کاندیدای پیروز به خود اجازه دعوت برای مراسم تحلیف وحتی ملاقاتی نمیدهد؛ لذا با توجه به چنین وضعیت ودرسی که آقای روحانی با تکبر وغرور خود به گردآورندگان رای داد وموجب تذکر و عبرتی برای همگان شد، لازم است که ازاین به بعد نه فردی مثل اینجانب ونه شخصی مانند مولانا عبدالحمید که فردی اخلاقمدار و پرهیزکار است وهمهی توانش را برای رفع تبعیض به کار میگیرد، به این حدیث پیامبر (ص) توجه بکنیم که فرمود::وای بحال کسی که دین خودرا بخاطر دنیای دیگران میفروشد.
رفتار کاندیداهای پیروز با اهل سنت مانند کسی است که بخواهد با دادن وعده، بچهای را فریب دهد وچیزی را ازاو بگیرد، من احساس میکنم که مسئولان نظام، خودرا نسبت به اهل سنت در حد، ولی دانسته آنان را در حد کودک غیر ممیز میدانند وبا چهار تا شعار وبازی با الفاظ آنان را فریب میدهند، وگرنه چه توجیهی دارد که پس از چهل سال از پیروزی انقلاب واین همه جمعیت که یک چهارم کشور تشکیل میدهند. برای انتصاب یک فرماندار یا استاندار این همه متوسل به چاپلوسی وتملق شد وسوگند جلاله خورد که ما ضد انقلاب نیستیم ودر خط شما هستیم.
من از اینکه در انتخابات مجلس از آقای سالار مرادی ودر انتخابات ریاست جمهوری از آقای روحانی (که البته بخاطر برخی از مسایل از او حمایت کردم) حمایت کردم ومتاسفانه هیچ آثار مثبتی درحوزههای مختلف بویژه ایجاد اشتغال و رفع بیکاری جوانان نمیبینم، از خداوند متعال طلب آمرزش ودر پیشگاه همهی کسانی که برمن منت گذاشته وبه خاطر من به روحانی رای دادند عذرخواهی میکنم. امیدوارم این اشتباه در انتخاباتهای بعدی تکرار نگرددو تحت تاثیر کسانی که به دنبال منافع مادی خودشان هستند قرار نگیرم.
هرچند نمیخواستم چنین مطلبی را بنویسم، اما بی توجهی وبی حرمتی روحانی به مسؤولان ستادهای انتخاباتیش ونیز بی توجهی و وبی احترامی مسوولان استان به فعالان ستاد روحانی در کردستان که خیلی از آنان در ستاد رقیب فعالیت داشته اند ونیز پیام یک جوان بیکار دهگلانی که ذکر میشود مرا وادار به نگاشتن این مطلب نمود.
سلام آقای دکتر دیدی! بازهم آقای رئیس جمهور، برای نیروهای قراردادی، کارانجام ندادند وهمه تان قول دروغین دادید، یادت هست، در شهر موچش چه قولی دادید ما خیلی اعتماد به شماها کردیم، ولی دیگه به هیچ احدی از شما وهوادارانتان اعتماد نداریم؛ بنابراین وقتی که برای افرادی مثل من تنها نقش فریب دادن مردم و کشاندن آنان به پای صندوقهای رای مانده ودر مقابل افرادی که بی تفاوت ویا رای نداده اند متصدی امر ومتولی امور شوند وبه ریش مردم بخندند، چرا باید دین خودرا برای دنیای دیگران بفروشیم، وبه این حرفهای تکراری دل خوش کنیم، مامی خواهیم به اهل سنت پست و مسئولیت بدهیم، اما نمیگذارند، مثل اینکه اهل سنت سالها قبل از هندوستان وکنیا وعمان آمده اند واز سر انساندوستی به آنان تفضل مینمایند.
البته این مطالب به منزله سکوت وخاموشی در مقابل دفاع از حقوق مردم و پیگیری مطالبات آنان نمیباشند، چون دفاع از حقوق مردم با پوست وگوشت من عجین شده است.
انتهای پیام/7727
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار